یک دم ز سینه مهر تو را کم نمی کنم

شاعر: سید حسن حسینی

28 خرداد 1391 | 3523 | 0
جز آرزوی وصل تو یک دم نمی کنم
یک دم ز سینه مهر تو را کم نمی کنم

ای آنکه سربلند مرا آفریده ای
جز پیش آستان تو، سر خم نمی کنم

گر در ازای عشق، غم عالمم دهی
با عالمی معاوضه این غم نمی کنم

جز راه پاک دوست یقیناً نمی روم
جز انتخاب عشق، مسلّم نمی کنم

چون آتش فراق تو را آزموده ام
خوف از عذاب سخت جهنّم نمی کنم

تا آب دیده بر عطش سینه مرهم است
سعی از برای کوثر و زمزم نمی کنم

آن شمع خامشم که به شب های بی کسی
حتی هوای گریه ی نم نم نمی کنم

داروی درد هجر، حبیب است، بس کنید!
من از طبیب خواهش مرهم نمی کنم

حیران از این تغافل خویشم، که زاد راه
گاه سفر شده است و فراهم نمی کنم

سید حسن حسینی

  • متولد:
  • محل تولد: تهران
  • دکترای زبان و ادبیات فارسی
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3 با 12 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.