این بار با دو نیمایی در خدمتتان هستم.
سلام و عرض ادب و احترام خدمت همهی خوبان.
(1)
آتشی مختصر پیشِ رو داشت،
آتشی محتضر پشتِ سر داشت؛
چشم گرداند و در هر دو آتش نظر کرد.
ناگهان از سر شاخه پر زد،
خویش را در دل آتش افکند.
لحظهای بعد،
آتشِ پبشِ رو را
شعلهور
شعلهور
شعلهور کرد.
(2)
ای آن که در متنی!
با چشم کم منگر حواشی را!
زیرا حواشی زیور زیبایی متنند،
معنای بامعنایی متنند؛
حتی اگر ناخواندهملایی،
یک دم تماشا کن،
گلهای قالی را،
گلهای کاشی را!
