به آسمان نگاه کردیم
آنگاه که نشانه ها روی زمین بودند
با چلچراغ هایی
که چهارده بار به زمین جهت می بخشیدند !
پس هرجا که روشنایی لبخند می زند
آرامش ادامه ی امن آدمی ست..
تصویــــر مهتــــاب و شب و آیینه بندان..
امشب صفـــای دیگـــری دارد شبستان
گلدسته ها و آسمان سورمــــه ای رنگ
نقش و نگار کاشــــی و گلـهـــای ایــوان
شهر از هیـاهــــوها پر امـا با حضـــورت
آرامـــــش بـــــــاغ ارم دارد خیــــابــــان
جایی به غیر از خانه ی امن شما نیست
چتـــــر امانـــــی ، بر سر ما بــی پناهان
در ساحــــل آرامشت پهلـــــو گرفتنـــد..
دل های طوفـــان دیده ی جمعـی پریشان
::
گنبـــد .. کبوتـــــر .. اشتیاق روشن ابـــر..
حس زیارتنــامــــه خوانــــــدن زیــر بــاران
قلبـم هوایـی می شود پـــر می کشــد باز
با شوق معصومانـــه ای سمت خراســـان...
+
دهه ی کرامت رو به همه ی دوستان عزیز تبریک می گم
و می دونم که واژه هام برای سرودن خیلی کمند اما امیدوارم .....
++
و برای تو و پرستوها...
فقر آدم را مهربانی عبوس می کند
از خودگدشته ای خودخواه...
تو کدام خودت بودی
که آوارگی سفره ات را جمع کرد
و غربت برایت زنی غمگین شد
دانه که می پاشیدی
بعد از ظهرها
برای گنجشک ها
چین ابروهات
به دستهای پدر سفر می کرد
به سرزمینی که در دلت آوار شده بود
و پرندگانی که زندگی را
از جایی به جای دیگر می بردند...
گاهی هم لبخندت
دانه می ریخت
برای رویاهایی
که سالهاست سفره هایشان کوچ کرده اند
گاهی هم نه...
+++
جهان رنگ چه دارد به جر غبار فسردن...
"بیدل