در خواب عاشقانه ی وقتی که نیستی

15 شهریور 1393 | 532 | 0

این مطلب در تاریخ شنبه, 15 شهریور,1393 در وبلاگ محمد سعید میرزایی/یاسوج ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

پس از تو باز در این خانه جنگ راه افتاد

 دم غروب زنی بی درنگ راه افتاد

 گذشت از دل صحرا دوباره آهویی

 همین که آب دهان پلنگ راه افتاد

 رسید تا به زمین گله ی پرستو ها

هزار دست به پا خواست سنگ راه افتاد

گرفت بوی تو را سایه ای سیاه به خویش

 حواس خانه به هم خورد وجنگ راه افتاد

غروب شنبه از این خانه می گریخت زنی

غروب شنبه زنی با تفنگ راه افتاد

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.