به جای خنده برایت گل انار کشیدم
ستاره در دل خوابت به یادگار کشیدم
تحملم به سر آمد، طاقتم شده لبریز
برای آمدنت از بس انتظار کشیدم
به روی بستر باران برای ساختن پل
تمام کارگران را به پای کار کشیدم
چه بود؟ سهم من از دفتری که در دل تنگش
دو صندلی وسط لاشه ی قطار کشیدم
مداد را به کمی آنطرفتر از تو در آن شب
کنار پنجره با حالت قرار کشیدم
چقدر پشت سرت می دویدم، از تو چه پنهان
به یاد اسم تو افتادم و هوار کشیدم
شلوغی حرم ای کاش لحظه ای بگذارد
تو را ، بسا به همین گوشه و کنار کشیدم
حرم حضرت رضا/مشهد