از دور می رسم به سرابی که داشتی
امروز بر خلاف جوابی که داشتی
قدری بپاش با کف دستت به صورتم
یک جرعه از پیاله ی آبی که داشتی
نام تو را گذاشته ام مثل یادداشت
با یک مداد لای کتابی که داشتی
از راه می رسی به من و در می آوری
شال بلند توری آبی که داشتی
آویخته ست از یقه با حالتی عجیب
پیراهن مرا به قلابی که داشتی
دیشب کمی برای تو سنگین تمام شد
از ابتدای ساعت خوابی که داشتی
از راه می رسم به تو با ساعتی شنی:
سر می گذاشتم به طنابی که داشتی