چند شعرک

01 مهر 1393 | 481 | 0

این مطلب در تاریخ ﺳﻪشنبه, 01 مهر,1393 در وبلاگ طیبه رضوانی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

ماهی

هیچ می دونی ماهی چرا ساکته؟

تنها نشسته گوشه ی اتاقش؟

طفلکی تا حرف می زنه یه عالم

آب می ره توی دهن و دماغش

 

اشک مامان

با تو بودم آهای آقا پیازه!

با تو که هی سر به سرم می ذاری

دلخورم از دست تو چون همیشه

اشک مامان جونم رو در میاری

 

فکر خوب

تاب می خوره توی سرم یه فکری

اینکه چرا بابایی مو نداره

کاشکی مامان یه خُرده از موهاشو

روی سر باباجونم بکاره

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.