این مطلب در تاریخ چهارشنبه, 02 مهر,1393 در وبلاگ عبدالرحیم سعیدی راد ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.
حالا دیگر به اکسیژن هم نیاز ندارم. چشمهایم خوب می بینند، این نور سبز این آقای سبز پوش این هم دست بریده ابوالفضل ... این هم کاسه آب! * حالا دیگر سرفه هم نمی کنم حتی می توانم چفیه ام را دور گردنم بیاندازم، ... صدای سوت قطار می آید؟
نظرات