برپاست خیمه های تو دیگر بار
هر شب حکایت شب عاشوراست
ما می رسیم از پی بیعت باز
هرجا که خیمه های شما برپاست
دیوارها کتیبه اندوهند
درها به دشت کرببلا بازند
می پرسم از غمت که ملایک باز
با روضه ی تو گریه بیاغازند
این یک دهه مرید عطش هستیم
هر دم به یاد تشنه شدن هایت
در کوچه ی عزای تو می گردیم
لب تشنه مثل مسلم تنهایت
http://meysammotiee.ir/post/598