برای دخترم "زینب"پیشکش نگاه مهربانش.....
صبح شد و باز مامان جونم
بدو بدو رفت سر ِکار
با خنده گفت:غصه نخور
میام پیشت وقت ناهار
کاش مامانم کانگورو بود
روی دلش یه کیسه داشت
وقتی می خواست بیرون بره
منو تو اون کیسه می ذاشت.
تاریخ چاپ:آبان 93.سروش خردسالان