سیاه باشد...

۲۴ آبان ۱۳۹۳ | ۶۱۰ | ۰

این مطلب در تاریخ شنبه, ۲۴ آبان,۱۳۹۳ در وبلاگ محسن ناصحی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

عشق است مرا که در عزایت رنگ بدنم سیاه باشد/

از لطمه ی روضه ی غم تو عشق است تنم سیاه باشد/

از بس که مرا همیشه مادر از کودکیم سیاه پوشاند/

پایان وصیتم نوشتم حتی کفنم سیاه باشد/

من کیسه ای از گناه دارم در سینه دلی سیاه دارم/

گفتی که بیا چه عیب دارد گر سینه زنم سیاه باشد/

انگشتر تو بلای جان شد انگشت تو سهم ساربان شد/

پس حق بده روی دست از این پس سنگ یمنم سیاه باشد/

در روضه ی چوب خیزرانت از بسکه گزیده ام لب از غم/

دیگر چه تعجب است اگر من دور دهنم سیاه باشد.../

 

محسن ناصحی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.