هوالحق
از سخنان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
هنگام به خاک سپردن سیدهء زنان فاطمه علیها السلام:
درود
بر تو ای فرستاده خدا از من و دخترت که در کنارت آرمیده ،و زود تر از
دیگران به تو رسیده. ای فرستاده خدا ! مرگ دختر گرامیت عنان شکیبایی از کفم
گسلانده ، و توان خویشتنداری ام نمانده. اما برای من که سختی جدایی تو را
دیده و سنگینی مصیبتت را کشیده ام جای تعزیت است ـ نه هنگام تسلیت ـ. تورا بالین ساختم در آنجا که شکاف قبر تو بود ، و جان گرامی ات میان سینه و گردنم از تن مفارقت نمود. (ما همه از خداییم و به سوی خدا باز میگردیم.)
امانت باز گردید ، و گروگان به صاحبش رسید .کار همیشگی ام اندوه است و تیمار خواری ، و شب زنده
داری . تا آنکه خدا خانه ای را که تو در آن به سر می بری برایم گزیند ـ و
این غم که در دل دارم فرو نشیند ـ .زودا دخترت تو را خبر دهد که چه سان
امتت فراهم گردیدند ، و بر او ستم ورزیدند. از او بپرس چنانکه شاید و خبر گیر از آنچه باید ، که دیری نگذشته و یاد تو فراموش نگشته . درود بر شما ، درود آن
که بدرود گوید نه که رنجیده است و راه دوری جوید. اگر باز گردم نه از
خسته جانی است ، و اگر بمانم نه از بد گمانی است ـ بلکه امیدوارم بدانچه
خدا شکیبان را وعده داده ـ و پاداشی که بر آنان نهاده ـ .
(خطبه ۲۰۲نهجالبلاغه ترجمه استاد شهیدی)