هوالحق
مرحبا و آفرین به کشته شدن در راه خدا
(سیدالشهدا علیهالسلام)
ماه روشن بودی از خورشید گردون سر شدی
چشم خفاشان عالم کور! روشنتر شدی
مست شد باغ بهشت از عطر سرخ خندهات
نوبهار بیقرار! آن لحظه که پرپر شدی
لرزه بر کاخ سیاه گرگها انداختی
بس که در درس فنون عشق نامآور شدی
بر گلوی تشنهی یاران، شدی باران ولی
بر ورید دشمنان دوستان، خنجر شدی
آمدی و دشمنانت یک به یک ابتر شدند
رفتهای و میهمان ساقی کوثر شدی
زندهتر از پیش از هر قطرهی خونت که ریخت
صدهزاران آفتاب روشن دیگر شدی...