توهمی فراگیر:«بچۀ من باهوش است»

۱۵ دی ۱۳۹۳ | ۵۷۵ | ۰

این مطلب در تاریخ دوشنبه, ۱۵ دی,۱۳۹۳ در وبلاگ اسماعیل امینی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

 

 

« بچۀ من باهوش است» این جمله را تقریباً تمام پدر و مادرها دربارۀ فرزند خود بر زبان می‌آورند. حتی از نخستین روزهای تولد و با دیدن واکنش‌های نوزاد، سر شوق می‌آیند و در جست وجوی نشانه‌های "باهوش بودن" تمام رفتارهای فرزند خود را به گونه‌ای نشانگر هوشمندی او می‌انگارند.

این اشتیاق نسبت به " باهوش" انگاشتن فرزند اگر در محدودۀ عواطف شخصی باقی بماند البته، بسیار زیبا و انسانی است؛ اما هنگامی که از حالت عاطفۀ شخصی و طبیعی والدین نسبت به فرزند، فراتر می‌رود و به یک باور و یقین بدل می‌شود، پیامدهای ناخوشایندی دارد.

دربارۀ فراگیر شدن این پندار در میان پدران و مادران که « بچۀ من باهوش است» چند نکته گفتنی است.

1- باهوش بودن یک ویژگی است، مانند رنگ پوست، رنگ چشم و نظایر آن، یعنی خود به خود نشانگر برتری فردِ باهوش نسبت به دیگران نیست. انسان‌ها بهره‌های هوشی متفاوتی دارند چنان که شکل صورت و رنگ پوست و حالت موی انسان‌‌ها باهم تفاوت دارد و با همین تفاوت‌هاست که جامعۀ انسانی شکل گرفته است.

2- بیشتر انسان‌ها " باهوش" نیستند و از نظر بهرۀ هوشی، در حد متوسط هستند و این حد متوسط هوش، عیب و نقص محسوب نمی‌شود و از آن مهم‌تر این که حد پایین‌تر بهرۀ هوشی نیز عیب نیست و انسان‌ها با هر میزان هوشمندی انسانند و حق زندگی دارند و ممکن است کارآمدی و رستگاری کسانی که باهوش نیستند از افراد باهوش بیشتر باشد.

3- تلاش برای اثبات " باهوش" بودن فرزندان، با فشارهایی که والدین به بچه‌ها وارد می‌کنند، گاهی بسیار نگران کننده است؛ مثلا فرستادن به کلاس‌های مختلف و نیز گرفتن معلم خصوصی برای تقویت درسی و کسب رتبه در آزمون‌ها،( آزمون مدارس نمونه،المپیادها، تیزهوشان،آزمون دانشگاه ) در این رقابت‌ها، طبیعی است که عدۀ کمی، رتبه‌های ممتاز دارند اما بقیه که گروه پرشماری هستند و رتبۀ ممتاز ندارند، در معرض سرزنش و فشار روحی از طرف والدین، خویشاوندان و دوستان قرار می‌گیرند و تصور می‌کنند که چون " باهوش" نیستند، بی مصرف و به درد نخور و حتی بیمارند.

4- براساس این توهم فراگیر که «بچۀ من باهوش است» تجارتی بی‌رحمانه و غیرانسانی شکل گرفته و این تجارت چنان سودمند است که هیچ کس را به فکر حمایت از قربانیان این سوداگری غیر انسانی نمی‌اندازد. کودکان، نوجوانان و جوانان، با تحمل فشارهای روانی و محرومیت از زندگی طبیعی و شادمانه، و پدران و مادران با اضطراب دائمی و به هدر دادن پول و آرامش روانی خود، نخستین قربانیان این سوداگری شگفت هستند.

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.