شاملوآدم نامربوط ،مادی و متقلبی بود.

10 بهمن 1393 | 511 | 0

این مطلب در تاریخ جمعه, 10 بهمن,1393 در وبلاگ مصطفی محدثی خراسانی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

 

"آفاق و اسرار عزیز شب " کتابی ست در بیش از هزار صفحه که با قریب به سی تن از شاعران و منتقدان ادبی دهه های اخیر با "محوریت مهدی اخوان ثالث" مصاحبه شده است،کار مصاحبه ها و تدوین کتاب را" مهدی مظفری ساوجی" انجام داده و به تازگی توسط انتشارات نگاه منتشر شده است،کتاب بسیارخواندنی و حاوی نکا ت ارزشمند برای شناخت بیشتر زوایای روشن و تاریک فضای جامعه ادبی سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است،برای نمونه پاسخ احسان نراقی به اولین سوال "مهدی مظفری ساوجی " که اگرچه به ظاهر حمله ای به احمد شاملو، اما در باطن نقد پشت پرده چهره سازی های ادبی آن سال هاست را با هم می خوانیم:

 

مظفری :

دوست دارید مصاحبه در باره اخوان را ازکجا شروع کنیم؟

نراقی:

قبل از هرچیز دوست دارم به این نکته اشاره کنم که شخصیت اخوان درست مقابل شخصیت شاملو بود.یک روز در سال 1356 در شورای عالی پژوهش های علمی که هویدا رییسش بود،طرحی آوردند که حکومت ایران هفت میلیون دلار برای تدوین و تالیف "کتاب کوچه" به دانشگاه کلمبیا کمک کند.این را هم داخل پرانتز بگویم که من در مدرسه ایرانشهر با شاملو همکلاس بودم و خیلی هم به او کمک کردم.ولی آدم بسیار نامربوط و مادی و متقلبی بود.به هرحال،این طرح در شورای عالی پژوهش های علمی مطرح شد.من گفتم که والا با با سوابقی که من از فرهنگ کوچه دارم کمتر موسسه ای است که درایران به این کتاب کمک نکرده باشد.حتی اوقاف.یا مثلا دانشگاه آریا مهر.وزارت فرهنگ و هنر.وزارت علوم.این همه کمک در ایران شده حالا چه معنی دارد که به اسم دانشگاه کلمبیا تمام شود.واقعیت این بود که شاملو درآن زمان حالت انقلابی به خود گرفته بود و به شاه فحش میداد و می خواست بگوید من از دولت ایرن پول نمی گیرم.این چه کلاه شرعی است که می خواهید سراین کار بگذارید.آقای حسین نصرکه اهل سازش است،اسلامش هم کلک است،هی از زیر میز به من لگد می زد و می گفت "علیا حضرت شهبانو" دنبال کار است.گفتم بنده می روم به ایشان می گویم که کارشان غلط است. ریارا نگاه کنید،پول را از دولت ایران بگیرند و به دانشگاه کلمبیا بدهند.آن وقت کلمبیا به شاملو بدهد چون آن زمان به شاه فحش می داد،که نگویند ازدولت پول گرفته.بعد رفتم پیش فرح گفتم شما تاکی می خواهید شاملو شاملو کنید.اگر می خواهید به یک هرویینی کمک کنید به پهلبد بگویید صندوقی درست کن برای کمک به هنرمندان معتاد.این که یک آدم را سه بار بفرستی فرنگستان. بیمارستان آمریکایی و همه جور بهش برسی بعد آن وقت مدعی هم بشود چه معنی دارد. یک بارهم فرح می خواست اورا استاد دانشگاه بوعلی بکند. یادم هست هم ساواک مخالفت کرده بود هم دانشگاه .من از اروپا آمده بودم .فرح به من گفت ببین چگونه می توانی این مشکل را حل کنی؟ رفتم دیدم دیپلم که ندارد.هیأت ممیزی هم نمی تواند اورا استاد بکند .گفتم خب نمی شود.گفت چه کنیم؟ گفتم قرارداد با اوببندید،حقوق هم به اندازه استاد به او بدهید اما نه به عنوان استاد.بالاخره حداقل باید مقررات مملکت را رعایت کرد.من کلک ها و ادعاهای شاملورا خیلی دیده بودم.این دیگراز آن بازی های شاملو بود.رفته آمریکا ما هفت میلیون دلار به دانشگاه کلمبیا بدهیم که او فرهنگ کوچه را در آنجا تدوین کند،آن وقت به شاه فحش هم بدهد.

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.