`قصه ی دوستی

18 بهمن 1393 | 836 | 0

این مطلب در تاریخ شنبه, 18 بهمن,1393 در وبلاگ سعیده اصلاحی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

زنگ اول : صف صبحگاهی

در حیاطی که غرق هیاهوست

زود می ایستی مثل هر روز

توی صف ، دست بر شانه ی دوست

***

با دوچشمی که لبریز شادی ست

می زنی دست و می خوانی آواز

توی دفترچه ی مهربانی

می نویسی : چه آبی ست پرواز

***

زنگ آخر: به امید دیدار

بوسه ای می فرستم برایت

خوب دقت کن افتاده انگار

عکس یک سیب بر گونه هایت

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.