دوستان گران قدرم در سایت سه گانیکو لطف کردن و این سه گانی بنده رو در معرض نقد قرار دادن

از تمام دوستان عزیز سپاس گزارم.

مرد رفتگر

سطل آشغال

لقمه ی حلال

کبری موسوی قهفرخی

1.دیدگاه آقای سید حسن سعیدزاده بیدگلی .صهبای بیدگلی:

سلام و درود بر سه گانی سرایان تارنمای سه گانیکو

این بار در جریان روزمرگی(گرچه رفتگرها معمولا زباله ها را در شب جمع آوری میکنند)یک سه گانی بسیار شیوا و سیال قرار گرفته ایم. به روانی (فاعلات فع)

یکی از توصیه های اکید آیین ما کسب روزی حلال است.آیات و احادیث نسبتا بیشمار ،دلیلی بر اهمیت این موضوع است.

( جنبده‌ای در زمین نیست جز اینکه روزی او برخداست و جای ثابت و متغیر آن را هم می‌داند. )...........

حال چرا باید من در هر جا و به هر طریقی خدای ناکرده دنبال کسب روزی حرام باشم..................

من فکر میکنم این سه گانی به زیباترین و موجز ترین وجه ممکن بیان شده است.
همه ما از اخبار و در جراید شنیده ایم و خوانده ایم که وقتی این قشر زحمتکش 
در محل جمع آوری زباله ها انواع اسناد بهادار را یافته اند چگون و چقدر برای یافتن صاحبش تعجیل داشته اند.

یکی از ویژگی های نادر این سه گانی این است که فعل ندارد.اما فعلی(کاری)بسیار خدا پسندانه است

برای من این سه گانی در حکم یک سریال سه قسمتی است که همه بازیگرانش نقش اصلی و کلیدی را به عهده دارند.و علیرغم اکثر سریالهای ایرانی پایانی بسیار قابل درک و فهم دارد.

تقابل سطل آشغال و روزی حلال در این سه گانی آنقدر از یک طرف عجیب و از طرفی ملموس است که آدم میماند چه بگوید.

آشغال و حلال را به این زیبایی هم قافیه قرار دادن برای رسیدن به روزی حلال کار هر کسی نیست
گرچه رفتگرها در زیر خط فقر زندگی میکنند ولی فاتح قله ها و ترسیم کننده خط روزی حلال هستند.

بی پیله شیله و بی غل و غش بودن مقدمه ای است برای کسب روزی حلال.
در نظر ما جبر چیز خوبی نیست ولی خدایا
کاری بکن که در کسب روزی حلال مجبور باشیم. لاافل اگر بواسطه اجبار به کار خیر پاداشی عایدمان نشود ، عقابی هم در تقابلش نخواهیم داشت.

2.دیدگاه خانم میرجعفری :

عرض سلام و ادب خدمت دوستان سه گانی پرداز عزیز! 
ضمن احترام به نظر شاعر این سه گانی و دوستان ، به نظر این حقیر، اگر چه این سه گانی موجز است و دارای مفهومی والا ولى کاربرد کلمه ای مثل" آشغال " از بار مثبت آن کاسته است، 
شاید با کاربرد کلمات بهتر ، مى شد ،این مفهوم را بهتر بیان کرد. 
هنر شاعر ، بیان مفاهیم به بهترین شکل است، حتى موضوعات نازیبا را در شعر، ما به بهترین شکل و صورت مى توانیم ببینیم.
همان طور که در سه گانی های زیبای استاد ارجمند ؛ جناب دکتر فولادی شاهد آن بوده ایم. 
جنگ، یک حرفِ دیگر است، اما
خواه‌ناخواه، زنده از خونیم؛
ما به گلهای سرخ، مدیونیم. 
.....
همیشه برقرار باشید .

 3.دیدگاه جناب آقای بیگی :

فراوان درود .. 
انتخاب .. و در معرض نقد و نظر قرار دادن سه گانی های خوب ، خود هنری ست که در این مجموعه بسیار چشمگیر است .. ممنونم
سه گانی پیش رو .. ظاهراً حکایت عزیز مردانی ست که با زباله ها و پسماند ها سروکار دارند .. و شرافتمندانه و پاک زندگی میکنند
قشری که با تمام شرایط سخت این شغل ، بخاطر داشتن درامدی هرچند ناچیز به این حرفه روی آورده اند
و زیباست که در یک سه گانی خیلی موجر .. و بقول جناب بیدگلی عزیز بدون استفاده از «فعل» فعل قشنگی ترسیم شده
اما این فعل .. یا به عبارتی ، طرح ساده مثل یک نماد و سمبل انسانهای سخت کوش ، که با تمام مرارتها و ارزانی خرید خدمتشان ، بسیار گران قیمتند
شاید در لایه ی زیرین این سه گانی بتوانیم پرستاران دلسوز .. پزشکان و روان درمانگران سوگند خورده .. نگهبانان مسئول .. هنرمندان متعهد .. آتش نشاتهای بی نشان .. مرز داران بی ادعا .. حتی مسئولین دلسوز ...
و بسیاری از مشاغلی که وجود و حضور هر کدامشان لازمه ی زندگی عصر ماست را احساس کنیم
طرحی ساده .. اما شگرف و عمیق
با تشکر از خانم محمد جانی
و .. شاعر گرامی خانم موسوی قهفرخی

 4. دیدگاه خانم زهرا حسینی :

با عرض سلام و درود به سه گانی پردازان اجمند 
که از موضوعات و اتفاقات پیرامون هنرمندانه می سرایند 

مرد رفتگر 
سطل آشغال 
روزی حلال 

این اولین بارست که در رابطه با سه گانی می نویسم 
که البته در این حد نیستم 
می دانم که در شعر کوتاه بویژه سه گانی شاعر احساسات خود را باید با فشردگی بیشتری بیان کند 
و معمولا عنصر ایجاز در شعر کوتاه غالب است 
در واقع باید با واژه های کمتر بیشترین حرف را شاعرانه زد .
در شعر خانم کبری موسوی این اتفاق افتاده اما تکمیل 
نیست .
در شعر باید شاعر حرفش را شاعرانه تر بیان کند . 
خیلی شاعرانه تر .

باز هم ممنونم از خانم نسیم حوالی دریا 
که ما را در کنار سه گانی جمع می کند .

سپاس.

5. دیدگاه خانم سلبی‌ناز رستمی :

سلام 
مرد رفتگر؛
سطل آشغال؛
روزی حلال.
گاهی اصالت چیزی نیست که انسان را بسازد ...انسان کسی ست که اصالت را رونق بخش لحظه های زندگی خود می داند. گاهی جزئی از خود می شود و گاهی خود جزئی از او...
از لحاظ فنی و ادبی این سه بند شامل روابط علت ، نتیجه ، هدف ، شرط را در قید و بند خویش آورده است. میان بند 
مرد رفتگر 
و بند دوم 
سطل آشغال 
رابطه ی سبب از نوع علت حاکم است. و همین رابطه نتیجه را به بهترین شکل ممکن توجیه می کند 
روزی حلال 


این رابطه ها میان سه بند زمانی برقرار می شود که گونه ای از رویدادها را برای مخاطب لمس پذیر می کند .
درود بر شاعرش.

6. دیدگاه استاد مجتبی تونه ای:

سلام بر اهالي شهر شعر
و تشكر از شاعر اين سه گاني و انتخاب سركار خانم نسيم محمدجاني

و اما چند نكته در باره ي اين سه گاني:
1- ساده و صميمي و بي ادعاست.
2- وجه تصويري آن به خوشايندي شعر كمك كرده است.
3- شعري چند لايه است كه در لايه ي پنهان خود،فرياد مي زند:ديو چو بيرون رود فرشته در آيد.لازمه ي رسيدن به فضيلت(روزي حلال) زدودن رذيلت(روفتن آشغال ها)است.مرد نارنجي پوش ،ناپاكي ها را مي روبد و به پاكي مي رسد.
و يادآور تلنگر مولاناست كه فرمود:
اول اي جان،دفع شر موش كن/وانگهان در جمع گندم كوش كن
4- پيام معرفتي اين سه گاني، تاكيد بر ارزش اخلاقي و انساني "كسب روزي حلال"است.

تا چه قبول افتد...

7. دیدگاه آقای محید شاهیان :

با سلام و احترام خدمت سرکار خانم " نسیم " 
و تشکر و قدردانی از زحماتش.
سه گانی جالبی از خانم " موسوی " خواندم، آنچه که در ابتدای امر باید به آن اشاره کرد و توجه داشت ، "نگاه" شاعر در اثری که از خود به جا میگذارد ، است ، و آن اثر برای شاعر هنرمند و هنرمند شاعر پدیده ای جز شعر نیست، " نگاه " خانم موسوی چه نگاه دقیق ، حساس و موشکافانه و عاطفی به اطراف و پیرامون خود میباشد! واقعا جای تحسین و ستایش دارد، " نگاه امروزی" و" نگاه نو" یعنی همین .
شاعر امروز باید فرزند زمان امروز و مردم امروزش باشد ، مگر خانم موسوی اینگونه نیستند !؟ جواب آنکه بله هستند، ایشان مانند بعضی شاعران، " زندگی اش " در حال نیست و تفکرات و نگاهش در گذشته . شاعر امروز ، که تفکرات به روز و روشنی داشته باشد ، دیگر به دنبال " می و بلبل و ساغر و مستی و گیسو و کمند و لب و خال و صنم و مه لقا و ...." نیست ، چون میداند که انسان امروزی و مردم این عصر دغدغه های دیگری ، دارند و نه مگر آنکه شاعر باید زبان گویای مردم زمان خود باشد!!؟؟

هدف " نیمای " بزرگ از تغییراتی که در شعر به وجود آورد ، تعلیم و یادآوری همین نکات بود ، " خانم موسوی " با این نوع سه گانی هم دارد به من این نکته را یادآوری میکند ، که شاعرانی که " چگالی فکری و ذهنی بالایی " دارند ، عمیقتر و ژرفتر به مسایل پیرامون و اطراف خود " نگاه " میکنند. 
حرف حقیر در این شعر ، حول محور نگاه و اندیشه کلی " خانم موسوی " میگردد ، نگاه به یک رفتگر ساده ، که هزاران نفر روزانه از کنارش میگذرد ، ولی چند نفر اینگونه او را به شعر خود راه میدهند. و الا به قول بزرگان شعر معاصر و امروز چه در عرصه های نوآوری زبانی و چه در عرصه نوآوری قالبی و‌چه در عرصه نوآوری دیدگاهی ، " دوره بت و بت بازی " که مدام شاعر در یار سیم اندام خود غور کند ، گذشته ،‌ که البته صاحبان چنین تفکراتی امروزی و نو ، در مسیر زندگی خود انواع سختیها ، تهمتها ، اهانتها را از صاحبان اندیشه های کهنه و یا عاملان و گماشتگان آنان ، تحمل نموده اند ، ولی مهم آن است کهدنتیجه کار و تحمل آن همه سختیها این میشود که در دورانی مانند امروز ، شعر آنچنان عرصه بالندگی اش افزون میشود که ...

بزرگوارانی چون " جناب دکتر فولادی " میراث دار آن "آتش نگاه جدید" و بنیانگذار سبک سه گانی میشوند ، و سه گانی سرایان بزرگی چون "سرکار خانم نسیم " برپادارندگان و نگاهبانان آن آتش .
نور و گرمای ،‌این نگاه جدید آنقدر زیاد است ، که دورترین و سرسخت ترین اندیشه های " کهن پرور " را به گواهی تاریخ و ایام ،‌به خود جلب و جذب نموده .
پس باز سه گانی خانم " موسوی " را مجددا مرور میکنیم و از نگاه عاشقانه و عاطفی ، ولی ژرف و عمیقی که به اطراف خود دارند ، لذت و حظ معنوی و درونی میبریم ، نگاه عاشقانه ای از روی انسانیت ، به مردمانی که یک لقمه نان حلال که به زحمت و کوشش و بدون منت ، برای خود و خانواده مهیا میکنند .

"آتش نواندیشی و نو زبانی "همواره شعله ور باشد ، و خداوند به همه شما سه گانی سراها و سه گانی دوستان ارجمند و بزرگوار ، توفیق ادامه راه دهد . و سرکار خانم " نسیم " در پاسداشت و بزرگداشت اندیشه های شما موفق ، پیروز و پاینده باشند.

8.دیدگاه استاد ساحل مرجانی:

سلام بر سروران گرامی ... استادان سه گانی ... 

می گویند آب که سر بالا می رود ...قورباغه ابو عطا می خواند ... ما هم می خواهیم ترانه ی MY WAY فرانک سیناترا را بخوانیم ... گرچه ممکن است از ما سوال نمایند : مگر در نت آب سر بالا می رود که شما می خواهید ابوعطا بخوانید ؟ ... و ما هم بالاجبار باید عرض نماییم : اگر آب سر بالا نمی رفت که به دیپلم سال 1353 که هیچ کنکوری نداده و پایش را در هیچ دانشگاهی نگذاشته است ... نمی گفتند : استاد ساحل مرجانی ... 
خلط مبحث شد و ... گرد وخاک زیاد ... گمان میبریم از رفتگر این شعر باشد ... بهتر است عطای ابوعطا را ببخشیم به لقا ... و برویم سر اصل مطلب : 
" هیچکس از جوی حقیری که به گودالی میریزد مرواریدی صید نخواهد کرد . فروغ " 
برخی می گویند شرایط محیطی و سامان اجتماعی چنان نیرومند است که انسان خوب از شرایط بد حاصل نمی گردد ... این سه گانی ممتاز اما ... با برش قطعه ای از پازل جامعه ... و آگراندیسمان آن ... سودای دیگری دارد ... رفتگر . اشغال .حلال ... کلید واژه های این شعرند ... به نحوی سمبلیک و استعاره ای ... رفتگر همان انسان منزه و پرهیزگاری است که از میان اشغال و پلشتی و زشتی های حاکم بر روابط انسانی ... اجتماعی و اقتصادی در جوامع مختلف ... به سوی نیکی و راستی ... روزی حلال خود را میجوید ...و راه خویش یا MY WAY را بر می گزیند ... همان که فرانک سیناترا می خواند : 
I did it my way ... 
من رهرو راه خودم بودم...

9. دیدگاه آقای محمد بهاروند:

درود و عرض ادب خدمت دوستان گرامی و استاد محمد جانی
کلام و حکایت شعر در نوع خود جالب میباشد.
اما نکته ای که با خواندن شعر نظر مرا جلب میکند لکنت موجود در شعر است٬/دوباره عرض میکنم پیام و حکایت شعر جالب است/اما عرضه واژه به درستی صورت نگرفته.
متاسفانه تنها رفتگر از سطل اشغال روزی کسب نمیکند بلکه حاشیه نشین شهرهای بزرگ و کوچک نیز در پی ان میروند.
متاسفانه همه ما روزی حلالی نداریم!!!!لااقل موجودیت شغل در ایرات ثابت کرده میزان تحصیلات و رتبه بالای کاری حمل بر روزی حلال نمیباشد و گاهی خیابان گردی شبانه با لباس نارنجی به از پست و مقام و صندلی !!!!

پیام این شعر عالیست....

10. دیدگاه آقای شهاب الدین رهنما:

سلام و عرض خسته نباشید

سه گانی ساده ای است با کمترین ابهام.
شاعر تنها برای بیان آنچه که از رفتگر می داند، دست به قلم شده است اما کلامش کاملا ساده بیان شده. تنها می توان به تناسب واژه های رفتگر و سطل آشغال اشاره داشت.
با این همه کاری است که با مخاطب راحت ارتباط برقرار می کند.
برای شاعر شعر و باقی دوستان آرزوی بهروزی دارم.
بدرود.

11. دیدگاه خانم ملاحت شاه علیزاده :

با سلام و درود بر دوستان سه گانیکو 

پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: هر کسی شب هنگام بر اثر جستجوی روزی حلال، خسته به خواب رود، آمرزیده خفته است. در روایت دیگری نیز، امام صادق(ع) به جستجوی روزی حلال امر می­فرمایند و آن را کمک و پشتیبان دین معرفی می کنند.

تردیدی نیست که پیام این شعر عالی است ولی از جنبه تخیل و شعریت خالی است. کاش این شعر که از دین مداری و اخلاق سرچشمه می گیرد و برکت زندگی را در خدامحوری جستجو می کند، با زبان و تخیل شاعرانه و زیبایی بیان می شد.

12. دیدگاه نسیم حوالی دریا:

سلامی از دل و جان به همۀ یاران بسیار خوب سه گانیکو.

از نظر و دیدگاه استادان و دوستان عزیز بسیار بهره بردم و بسط  و گسترش این سه گانی موجز که دارای سه ترکیب (  ترکیب اضافی و  ترکیب وصفی است )؛ اعجاز سه گانی را نشان می دهد.

بنا به فرمودۀ جناب دکتر فولادی برای سه گانی استفاده از حداقل یک آرایه کفایت می کند .

 در این سه گانی تقابل سطل آشغال و روزی حلال و تناقض معنایی در خوانش اولیه به خوبی از پس اقناع کنندگی که یکی از اصول سه گانی‌ست ، برآمده است.

یکی از پیامهای این سه گانی می تواند این باشد که اگر نیت و هدف مقدس باشد در شرایط نامساعد هم می توان سربلند و روسپید بیرون آمد.

بری شاعرش سرکار خانم قهفرخی و همۀ شما عزیزان ، بهترینها را آرزومندم. 

13. دیدگاه آقای مسعود داودی :

با سلام خسته نباشید خدمت همه عزیزان
شعر مفهومی خوبی بود 
محاسن شعر بیشتر ذکر شد از گفتن آنها خودداری می کنم. به نظرم یک نکته (واژ ه ی سطل آشغال) ارزش زبانی و معنوی شعر را کم کرده چرا که هرگز رفتگری حاضر نیست این شعر را در ذهنش قاب نماید. با توجه به اینکه شعر در واقع در رسای رفتگر سروده شده است اما کمتر رفتگری پیدا می شود که از این شعر لذت ببرد. اینکه رفتگر روزی حلال بدست می آورد درست، اما از سطل آشغال روزی بدست آوردن اصلاً مناسب به نظر نمآید. بجا ی سطل آشغال از زحمات شبانه روزی این عزیزان و یا صفات زیبای دیگری بیان می شد بهتر بود. نمای ظاهری (انتخاب واژه ها) شعر می تواند تاثیر بسزایی در نمای بیرونی( زیبایی مفهومی) شعر داشته باشد. 
پایدار و سربلند باشید