"تمام عمر بکوشم اگر شتابان من
نمی رسم به تو هرگز از این خیابان من"
(خوشا پرنده از مجموعه ی غزل برای گل آفتابگردان)
دکتر شفیعی کدکنی
تمام عمر نشستم به کنج ایوان، من
تمام عمر چو گنجشک ها هراسان، من
تمام خانه به لبخند نازت عادت داشت
کنون به گریه نشسته است خانه، گلدان، من
نخوان به سوز و گداز از وداع و رحمی کن
یکی از آن همه عاشق در آن نیستان، من
تو ابر گوشه نشینی به ظهر شهریور
کویر خوانده به راهت دعای باران، من
ز جاده های نشانی زده به سمت حرم
از این مسیر رسیدم به تو فراوان، من
بگو که باز در خانه را نبندد باد
که می رسم به تو روزی از این خیابان، من