تو گاهنامه ي تلخي براي تاريخي

۰۴ فروردین ۱۳۹۴ | ۵۹۶ | ۰

این مطلب در تاریخ ﺳﻪشنبه, ۰۴ فروردین,۱۳۹۴ در وبلاگ محمد سعید میرزایی/یاسوج ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

چنان رقم زده اين روزها زمانش را
كه خاك هم نپذيرفت مردگانش را
جنون كشانده در رشته رشته ي عصبم
زني كه دوخته بر گونه ام لبانش را
كسي به جاي تو در من هنوز مي خندد
كه باد كرده رها در تو گيسوانش را
در اين هواي عجيبي كه مرد مي بايد
بگيرد و ببرد روي دست جانش را
تو آخرين شبحي مي شوي كه مي گويند
سكوت يك شبه بلعيده دودمانش را
زبان سرخ سرش را به باد خواهد داد
و بوسه هاي تو آرامش دهانش را
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.