عرش خدا پر شد از عطر گل یاسمن
ساقی لب تشنهگان! باده بنوشان به من
جان مرا تازه کن، مطرب شور آفرین
بر رگ روحم بیا زخمهی دیگر بزن
هلهلهی عرشیان میرسد از هر طرف
غرق چراغانی است، حتی بیتالحَزن
رقصکنان میرود عشق به پابوس دل
چرخ زنان میرسد، روح به دیدار تن
نور دو چشم پدر! آمده هجران به سر
خاک چو یعقوب بود، خلقت تو پیرهن
بوی خدا می دهی ای گل مینو سرشت
بوی شهیدان عشق، بوی حسین و حسن
باد تکان میدهد بیرق نام تو را
مادر حوّا تویی، معنی والای زن!