برای شهادت امام صادق (ع) - چهارمین امام مسموم

19 مرداد 1394 | 492 | 0

این مطلب در تاریخ دوشنبه, 19 مرداد,1394 در وبلاگ عبدالرحیم سعیدی راد ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

در تماشای تاریخ شیعه، بغض واژه ها مي شكند و حرف به حرف بر سفيدي كاغد جاری می شود.

بقیع در سكوتي ژرف فرو رفته است. نخلهاي موپریش مدینه روزه سكوت گرفته اند. ابرهاي بغض كرده؛ حيران و پريشان سر به شانه هاي كوه گذاشته اند.

از سمت ملکوت، نواي آسمانی «الرحمن» بگوش مي رسد.

در مجلس عزاي آسمانيان، بغض ابرها برای ششمین امام معصوم می شکند. کمی آن سوتر، از سمت نگاههاي خيس بقيع، دسته هاي عزاداري كبوتران به راه افتاده است. فرشته های مقرب با بهتی شگفت؛  کوهی عظیم را مشاهده می کنند که قرار است در گودالی کوچک آرام بگیرد!

معلوم است که اندوه زمینیان هم به اندازه کوه ها سربه فلک کشیده بزرگ است. و مگر کدام سینه توان به دوش کشیدن این غم سترگ را دارد؟

ای خورشید بی زوال دانش!

خوشا آن روز که عالمانی از سراسر جهان همچون پروانه دوروبرت  می چرخیدند و از وجود تو فیض می گرفتند.

خوشا آن روز که درخت دانش و معرفت از کلام شوانگیز تو جان گرفت و به بار نشست و از شکوه علم  بی اندازه ات، کم کم گلستانها و باغهای دانایی در جهان پدید آمد.

الفبای فقه و فلسفه و اصول دانه های بذری بودند که یک روز در دلهای عالمان کاشتی و تا دنیا دنیاست زمین از برکت آن نفس خواهد کشید.

ای هشتمین معصوم عالم!
تو آنقدر بزرگی که فقیهان دین در همیشه تاریخ خوشه چین خرمن احادیث تو بوده اند.

در تعجبم مگر چه گفته بودی که آن گونه بارها برای کشتن تو نقشه کشیدند و حتی در خانه‌ات را به آتش کشیدند؟

ای چهارمین امام مسموم!  

در سوگ تو کوچه ها و خیابانهایمان لباس سیاه پوشیده اند و درختها شال عزا به گردن انداخته اند.

حالا صدای نوحه خوان از بلندگوی مسجد محل بگوش می رسد:

حضرت صادق مگر فرزند پيغمبر نبود؟
يا مگر ريحانه صديقه  اطهر نبود؟

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.