ملیکه قم

۲۶ مرداد ۱۳۹۴ | ۵۵۸ | ۰

این مطلب در تاریخ دوشنبه, ۲۶ مرداد,۱۳۹۴ در وبلاگ قاسم صرافان ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.


تقدیم به آستانه بانوی مهربان قم: 


در دستهای او شدی آرام, لبخند میزدی به «رضا»یت

اشکی نشست گوشه‌ی چشمش، تا «فاطمه» زدند صدایت


رنج سفر برای تو آسان، شب از قبیله‌ی تو هراسان 

شد قبله‌ی دل تو خراسان، ای عطر دوست قبله نمایت!


من تشنه‌ای رسیده به دریا،با حسرت زیارت زهرا 

دربان! بگو ملیکه‌ی قم را: از راه آمده‌ست گدایت 


لبخندِ شهر تو نمکین است، قم قلب مهربان زمین است

ما هر چه داشتیم همین است: جان‌های ما، «کریمه»! فدایت


ای دختر یگانه‌ی مادر! ای جویباری از دل کوثر!

مثل «علی» نیامده دیگر، کو همسری به شأن سرایت؟


می‌بارد از ضریح تو رحمت، از آسمان اسم تو عصمت،

از «اشفعی لنا»ی تو «جنت»، وا شد به‌ روی ما، به دعایت 


این شاعرت دلش شده آهو، آهو اسیر شهر و هیاهو

اذن زیارتی بده بانو! این شعر را نخوانده برایت 


قاسم صرافان
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.