او می تواند---

02 آذر 1394 | 407 | 0

این مطلب در تاریخ دوشنبه, 02 آذر,1394 در وبلاگ سعیده اصلاحی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

به نام خداوند لوح و قلم

 

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

+++ او.... می تواند    +++

 

کودک نو آموز ، پرنده ی کوچک شادمانیست که آرزو دارد روزی از آشیانه ی کودکی هایش 

به سمت ابرها پرواز کند و روی بلندترین شاخه ها آواز بخواند.

پدر و مادرو معلم نیز به جای اینکه نگران سقوط و صدمه دیدن این پرنده ی ظریف باشندباید با متانت و شکیبایی ، پرواز را به او بیاموزند.

آموزش سازگاری خانوادگی ،تحصیلی و اجتماعی  و تعادل در حمایت های همه جانبه  به کودک اجازه خواهد داد تا به مرور بالهای کوچکش را بگشاید، اما هرگونه غفلت درامورفوق، علی رغم تمام تلاشها باعث خواهد شد که جنبه های رشد او کامل نشده و تا همیشه " کوچک " بماند.

والدینی که خود مستقل نیستند و هنوز از قید وابستگی های متعدد رها نشده اند همواره فکر می کنندکودکانشان نیز بدون وجود آنان قادر به ادامه ی زندگی نخواهند بود.

رفتارهای افراطی ، تحت تاثیر اضطرابی رخ می دهد که از والدین به کودک منتقل شده و از او شخصیتی متزلزل تر و وابسته تر می سازد.

ورود به مدرسه و جدایی اجباری از پدرومادر ، به چنین کودکانی ضربات روحی ناگواری وارد می کندزیرا آنان هنوز برای تجربه های جدید آماده نیستندو قدرت سازگاری با معلم و همکلاسی هایشان را ندارند؛ بنابراین یا پرخاشگر و نا آرام خواهند شد یا منزوی و تنها..

و در نتیجه اختلالات یادگیری در آنان به وضوح نمایان می شود؛ عدم علاقه به حضور در کلاس،دیر رسیدن به مدرسه ،تمارض و دل درد ، گریه و بهانه گیری، ترس از معلم ...از علایم این اختلالات اند.

اگر مهارتهای اولیه و ضروری یادگیری کودک برای شروع مدرسه مهیا نباشدبر رشد روحی و روانی او اثرات منفی محسوسی خواهد نهاد.وابستگی غیر منطقی او به خانواده سبب میشود که به سختی بتواند خود را با قوانین دبستان تطبیق دهد. اگراو موفق نشود به تنهایی به درخواستهای معلم 

پاسخ دهدیا در انجام تکالیفش احساس درماندگی کندبه رشد استقلال و توانمندی وجودی نخواهد رسید.

والدینی که کودکان خود را در شرایط وابستگی قرار می دهندناخواسته مانع از کسب تجربه های شخصی و کشف روشهای جدید فردی توسط فرزندان خود می شوند.

کودکی که حتی کیف و کتاب مدرسه اش را نیز مرتب شده به دستش می دهند قطعا در مدرسه نیز نخواهد توانست آنچه در دفتریادداشت خود نوشته ، به تنهایی بخواند و بفهمد که چه کارهایی را باید انجام دهد.

بهترین کمک به کودک برای رشدکردن این است که یاری اش کنید تا در هر مرحله از رشد به استقلال برسد.

اگر به کودک خود تا جایی که ممکن و میسر است امکان استقلال بدهید سبب ایجاد حس توانمندی و تقویت و تحکیم اعتماد به نفس در او خواهید شد و برعکس هرقدر او را وابسته تر و نیازمندتر به خود بار بیاورید در وجود کوچک او اندوه و اضطراب بیشتری ایجاد خواهید کرد.

او به مرور به این باور مسموم خواهد رسید که نمی تواند به تنهایی از عهده ی انجام کاری برآید و در تجربه های روزمره ی خود هم نیازمند تایید و همراهی اطرافیان خویش است.

بنابراین با هر شکست کوچک درسی ، نگرشهای نامطلوب دراو پررنگ تر می شوند و همیشه حس سرخوردگی و ناتوانی او را آزار خواهد داد.چنین کودک منفعلی به فعالیت های متعهدانه و هر نوع مسئولیت نیز رغبت نشان نخواهد دادو همواره از عدم استقلال خود در زندگی رنج خواهد برد.

حالا یک معلم در مواجه با چنین دانش آموزانی چگونه می تواند از حس کودک ماندگی و اضطراب آنان که  به اختلالات جدی یادگیری می انجامد پیشگیری کند و از آنها دانش آموزانی متعهد و توانمند بسازد ؟

طی این سالها با تغییر شیوه های ارزیابی و عدم تکیه به نمره و آزمونهای مدادکاغذی و نیز رسمی تر شدن ابزاری چون مشاهده ، واقعه نگاری ، پوشه ی کار و فعالیت های عملی ، یک  معلم برای ارزیابی و گاهی نیز ترمیم سازه ی شخصیتی دانش آموزان فرصت بیشتری در اختیار دارد و می تواند گاهی نیز در نقش مشاور ظاهر شده و به مشاهده و ثبت وقایع کلاس بپردازد .

 امکان توصیف و تشریح موقعیت تحصیلی دانش آموز، فضای خوبیست تا با استفاده از کلمات و عبارات آرام بخش و امیدوارکننده، والدین مضطرب را آرام و دلگرم و کودک دلزده و خسته را علاقمند  و مستقل کنید.

کودک برای یادگیری نیازمند شرایط مطلوب است و معلم می تواند با برقراری روابط عاطفی مادرانه ، اورا در معرض تجربه های موفق قرار دهد تا کودک به توانمندی های خود آگاه شده ، ارزش خود را دریافته  و به امنیت درونی برسد.

مشارکت دادن هوشمندانه ی او در فعالیت هایی که به انجام دادنشان علاقمند است باعث خواهد شد تا جرات و جسارت وی تقویت شده  و برای رهایی از وابستگی ها ی دست و پاگیر آماده گردد.

در این مرحله ی بحرانی نباید از او کاری خواست  که حتی چند درصد احتمال شکست می رود و نباید مسولیتی به او سپرد که انجام آن سخت به نظر برسد.

کودک باید برای نظم پذیری و رسیدگی به کارهای شخصی خود تشویق شود و معلم باید به هرپیشرفت کوچک و شکننده ی او  نیز توجه کند خصوصا زمانی که بتواند بخشی از تکالیفش را بدون کمک کسی انجام دهد.

شیوه ی ارزیابی توصیفی به موازات رشد اجتماعی و عاطفی کودک به معلم این امکان را می دهد که بر اساس توصیف دقیق وضعیت او، پایه های شخصیت وی را نیز تحکیم کرده  و در یادگیری وی نقش عمده ای را ایفا کند.

زیرا شخصیت هر انسانی بر اساس قابلیت های خود او و بر پایه ی آنچه در سالهای اولیه ی زندگی آموخته است ساخته و پرداخته می شود.

 

*****************************  نوشته ی : سعیده اصلاحی

 معلم پایه اول مدرسه ی زمزم- منطقه 15 تهران

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.