کودکی

30 تیر 1392 | 317 | 0

این مطلب در تاریخ یکشنبه, 30 تیر,1392 در وبلاگ حسن دلبری ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.


رفتم به کوهی پاک گم شد سن و سالم

کودک شدم یک بار دیگر خوش به حالم

 

کودک شدم تا باز و بی پروا بخندم

تا پر بگیرد آرزوهای محالم

 

یادش به خیر آن خنده های رفته بر باد

یادش به خیر آن لحظه های بی خیالم

 

روزی که نصف سیب سارا مال من بود

یا مال آدم برفی او بود شالم

 

از گوشة لب های بی دندان شیری

لبریز می شد خندگی های زلالم

 

گاهی اگر هم گریه کردم دستمالی

یا آستینی داشتم در دست  و بالم

 

اشک مرا دیدند از روزی که گم شد

زیر درخت آلبالو دستمالم

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.