هستم اگر می روم...گر نروم نیستم

28 آذر 1394 | 560 | 0

این مطلب در تاریخ شنبه, 28 آذر,1394 در وبلاگ سعیده اصلاحی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

*** هستم اگر می روم... گر نروم نیستم ***

 

جاده نفسی تازه کرد و از لابه لای تخته سنگها و بوته ها به راه افتاد.

خسته بود از سفر؛خسته بود از سنگلاخ ها و مسیر های پرپیچ و خم ؛

خسته بود از رفتن و نرسیدن...

دلش کمی آب تنی می خواست و مدام با خودش می گفت : " چرا فقط رودها به

دریا می رسند؟ چرا من که شبانه روز ،تشنه و پیاده در راهم به جای رسیدن به

مقصد ،به بیابان و پرتگاه و بیراهه می رسم؟ سفر من چه روزی به پایان خواهد

رسید؟ چرا کسی نمی داند مقصد من کجای زمین است ؟

ما جاده ها در طول سفر ،  بارها و بارها به هم می رسیم ؛ همدیگر را لحظاتی

در آغوش می گیریم و بعد باز هم هرکدام به سویی به راه می افتیم ؛ بدون اینکه

بدانیم قرار است کجا و کی دوباره همدیگر را ببینیم..."

پرنده ای که از آن حوالی می گذشت  حرفهای جاده را شنید  و در کنار او روی

بوته ای فرود آمد.

پرنده  که می دید جاده چطور نفس نفس می زند و سینه خیز ، راه باز می کند و

پیش می رود ؛ ناگهان آوازه خوانی اش گل کرد و صدای دلنشین اش به گوش

جاده رسید .

پرنده می خواند : " اگر خدا مرا پرنده نمی آفرید ؛ آرزو می کردم جاده باشم

و تمام عمر ، آرام و صبور از کنار تخته سنگها و بیابانها راهی باز کنم تا مسیر

برای عبور مسافران بعدی هموار شود و هیچکس در هیچ جای دنیا برای رسیدن

به مقصد، سرگردان نماند.

دلم می خواست مسافران راه گم کرده را از لبه ی پرتگاه دور کنم و آنها را از

میان بیابان و کویر به آبادی برسانم.

خوش به حال تو که جاده ای و تا ابد جاده باقی خواهی ماند.

من از این بالا ، رودهای زیادی را دیده ام که روزی با شوق وذوق فراوان

به راه افتادند و سر راهشان هرچه گل و گلبوته و چمن بود سیراب کردند؛

اما همینکه به اولین شوره زار رسیدند؛ گرمای خورشید بی طاقتشان کرد

و زمین تشنه آنها را ذره ذره مکید؛ آن رودها به همین سادگی نابود و ناپدید

شدند و هرگز کسی نفهمید روزی رودی از این مسیر عبور کرده است.

باور کن رودها همیشه به دریا نمی رسند در حالی که جاده ها هزاران بار

به مقصد می رسند.

پس دست از سفر برندار و به جاده بودنت...به راه گشودنت...به تا ابد زنده

بودنت افتخار کن.

 

**************************** نوشته ی : سعیده اصلاحی- آذر 94

 

 

 

 

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.