
سرمشق 2
نوشتم"مشک"، سقا شد دوبيتي
دو قطره اشک بابا شد دوبيتي
نوشتم"زخم"، مشک از دوشش افتاد
دو دست روي شن ها شد دوبيتي
سرمشق 3
نوشتم "سر"، نبايد مي نوشتم
گل پرپر، نبايد مي نوشتم
نوشتم "نيزه" مثل خيمه اي سوخت
دل خواهر، نبايد مي نوشتم
سرمشق 4
تمام آسمان، شايد بيفتد
عموي مهربان، شايد بيفتد
نبايد مي نوشتم "آب"، سقا
به ياد کودکان شايد بيفتد