موج بر شانه

۱۷ آبان ۱۳۹۰ | ۵۸۹ | ۰

این مطلب در تاریخ ﺳﻪشنبه, ۱۷ آبان,۱۳۹۰ در وبلاگ مریم سقلاطونی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

 کعبه یک سنگ نشان نیست ...

مثل یک برگ که از شاخه جدا می افتد

گاهی از دوری تو رود ز پا می افتد

گاهی از دوری تو کوه فرو ریخته ام...

گاه موجی که به گرداب بلا می افتد

موج بر شانه در این دایره سر گردانم

مانده ام حلقه ی این وصل کجا می افتد

کعبه یک سنگ نشان نیست ..نه..یک آیینه ست

که در آن عکس رخ آینه ها می افتد

دور اول شده بی تاب ز خود می پرسم

گذر چشم من آیا به خدا می افتد؟

سر و جان باخته من عاشق و دل باخته من

موج بر شانه منم این که ز پا می افتد

دور هفتم شده در گوش دلم گفت کسی...

باز هم قرعه ی این خانه به ما می افتد

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.