چند شعر کوتاه: عوض کردن آب ماهی

04 فروردین 1392 | 1332 | 0

این مطلب در تاریخ یکشنبه, 04 فروردین,1392 در وبلاگ سید علی میرافضلی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

من، دلم تنگ است
آسمان، چشمـش.

::

برای بادها
فرقی ندارد عطر گل با بوی نفتالین
برای بادها
شکل هم‌اند اسفند و فروردین ؛
منم اینجا
که هر وقتی و هر جایی و هر عطری و هر چیزی
برایم حس و حال دیگری دارد.

::

آنکه رفتنی است،
                   می‌رود
با بهانه‌های کوچک و بزرگ؛
آنکه بی‌حساب عاشق است
بی بهانه ماندنی است.

::

معمار این خیابان
عاشق نبوده است.
هر روز بی تو می‌روم از این پیاده‌ رو.

::

دوستت دارم ِ اول صبح
مثل باران پایان اسفـند
یا عوض کردن آب ماهی است.

::

گاه می‌نویـسدت
گاه پاک می‌کند
این مداد پاک‌کنی که با خودش هـنـوز هم...

::

یک‌دست می‌بارد
بر کومه‌های کاگلی و
    خانه‌های شیک و پیک شهر
باران
چیزی ازین تقسیم بندی‌ها نمی‌داند.

::

احوال هزار جای آدم را می‌پرسند
جز حال دلش.

::

ای جویبار پاک!
از شوق من چه باک؟
لیوان کوچکم
چیزی ازین زلالی ِ تو کم نمی‌کند.

::

حواست به لبخند غمگین من نیست
و باران
برای خودش کوچه ها را...

::

قربان واژه‌سازی لب‌های وحشی‌ات
قربان بوسه‌هات
قربان لحظه‌ای که مرا شعر می‌کنی.

 

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.