نه فقط برای تو (1)

03 تیر 1390 | 476 | 0

این مطلب در تاریخ جمعه, 03 تیر,1390 در وبلاگ مجتبی احمدی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

اشاره: چرت و پرتی که در ادامه آمده، مشقِ «چرت و پرت سرایی»  من در یک نشریه‌ی محلی بود در چند سال قبل. حالا در چند سال بعد، در اعتراض به وفور چرت و پرت در مملکت، این‌جا مفت و مجانی منتشرشان  می‌کنم. ضعفش را بر من ببخشایید؛ نبخشایید هم مهم نیست! تازه این بخش اول است با این عنوان:

گاه‌گاهي بيا و ترمز كن!

چشم‌هايت جنوب اهواز است  

گونه‌هايت شمال شيراز است

زيره مي‌ريزد از لبت، انگار

لحن كرماني‌ات در اعجاز است

و نگاهت نجيب و معنادار

و نگاهت عجيب، غمّاز است

گفته بودم كه دوستت دارم!

گفتي بودي چه طرز ابراز است؟!

«ما»: من و تو... بگو كه «ها» يا «نه»!

در سؤال و جواب، ايجاز است

باز هي ساز مي‌زني كه: برقص!

كار من رقص نيست، آواز است

روي اين نُت نمي‌توان رقصيد!

آخر ، اين ساز - جان من! - جاز است

مي‌روي تا كه مي‌رسم از راه

صبر داراي حدّ و اندازه است

باز كردي دهان مردم را

به خيالت شبيه دروازه است!

مرغ من را به تير مي‌دوزي؟!

نكند مرغ ديگران غاز است؟!

به نظر تند مي‌روي، برگرد!

گرچه «جاده دراز و ره باز است»

گاه‌گاهي بيا و ترمز كن!

جان من! سمت راستي، گاز است

دست من شهره شد به كوتاهي

بس كه مويت بلندآوازه است

لب كه بستي، بيا و چشم نبند!

درِ اين خانه هم‌چنان باز است

دست‌و‌دل‌بازي آن‌چنان بد نيست!

بد خسيسي است، بد همين آز است

من به بادامي از تو مي‌سازم

گرچه شايع كنند: مرتاض است

كور خواندي كه شعر پايان يافت!

جانم! اين «ته» خودش سرآغاز است

عاشقي، بخش‌نامه هم دارد

شعر شاعر، ادامه هم دارد

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.