عمر بی بهار

۲۳ دی ۱۳۹۴ | ۶۰۰ | ۰

این مطلب در تاریخ چهارشنبه, ۲۳ دی,۱۳۹۴ در وبلاگ حسین عباسپور ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

و گه گدار سرک آنسوی حصار کشیدم
سبکسرانه سر آسمان هوار کشیدم

اگرچه ریشه در این خاک کرم خورده دواندم
ولی پرنده شدن را هم انتظار کشیدم

به شوق بوسه گرم از لبان اره گرفتن
 من از بهشت خیالی خود کنار کشیدم

و روی شاخه خشکیده ام به ناخن حسرت
به جای یک دل زخمی طناب دار کشیدم

بیا  جنازه سرد مرا به خاک بینداز 
بس است هر چه از این عمر بی بهار کشیدم




امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: ۵ با ۱ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.