شورِ هستي

10 خرداد 1391 | 511 | 0

این مطلب در تاریخ چهارشنبه, 10 خرداد,1391 در وبلاگ زهرا محدثی خراسانی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

گر مرا چشمان تو يك لحظه در بر مي‌گرفت

عشق خاموش من و تو قصّه از سر مي‌گرفت

 

مانده‌ام در خويش، در مرداب‌هايي ناگزير

گرچه اقيانوس از چشم تو معبر مي‌گرفت

 

با نگاهت آسمان مجنونِ در تسليم بود

عرصه‌ی تنگ ‌زمين را مهربان‌تر مي‌گرفت!

 

مي‌گشودي قفل سنگين قفس را، مهربان!

بال‌هايم در هوايت شوق ديگر مي‌گرفت

 

با تو درك از شور هستي پاك و بي‌پيرايه بود

گم شدن در عشق، مفهومي فراتر مي‌گرفت!

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.