شب قدر است لبخندی بزن ٬ مولای درویشان!

21 مرداد 1391 | 593 | 0

این مطلب در تاریخ شنبه, 21 مرداد,1391 در وبلاگ علیرضا قزوه ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

      

 دلم تنگ است و دلتنگ اند دلتنگان و دل ریشان

شب قدر است  لبخندی بزن ٬ مولای درویشان!

 

اگر همسو نمی گردند با فریادهای تو

نمی گریند دل ریشان٬ نمی چرخند درویشان

 

هنوز آن سوی دنیا قدر خوبی را نمی فهمند

فراوانند بدخواهان و بسیارند بدکیشان

 

رها از خود شدم آن قدر این شب ها که پنداری

نه با بیگانگانم نسبتی باشد نه با خویشان

 

به مرگ زندگی!...  من مرگ را هم زندگی کردم

جدا از زندگانی کردن این مرگ اندیشان

 

شب قدر است لبخندی بزن تا عید فطر من

تبسم عیدی من باد ٬ بادا عیدی ایشان

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.