دل من گرفته اما دل تو یه جایی بنده
توی شهری که هنوزم گیس دختراش کمنده
دل من ویلون سیلون، توی کوچه و خیابون
دل تو اما می دونه اسبتو کجا ببنده
سر تو شلوغه ، انگار صبح گنجیشک ودرخته
ولی من هنوز همونم:یه درخت بی پرنده
می دونم تو هم غریبی ،یه غریب بی نصیبی
اما چشم عاشق تو مگه می تونه نخنده؟
غیر از اون دختر حاجی که دلش پیش تو بنده
کسی از تو نمی پرسه که عمو خرت به چنده...