اول از سر دلتنگی :
... گاهی دلت بهانه ی من را اگر گرفت
انگیزه ی بهانه ی او را عوض نکن !
با عشق اهل خانه ی هرکس که می شوی
با کعبه نیز خانه ی او را عوض نکن !!!!!
این دو بیت از یک غزل قدیمی بود که جایی چاپش نکردم!!!!!
و این هم یه رباعی نوسروده:
با اشک تو خنده را عوض میکردم!
قانون پرنده را عوض میکردم!
دنیا در دستم بود آن وفتی که -
با دست تو دنده را عوض میکردم!!!
و اینکه :
لذت رانندگی در روز بارانی تویی!
برف پاک کن را دلیل دست افشانی تویی!!!
× پی نوشت : شاید به ظاهر بی ربط باشن اما ربط داره ن!