عمر

27 دی 1391 | 506 | 0

این مطلب در تاریخ چهارشنبه, 27 دی,1391 در وبلاگ مژگان عباسلو ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

شبیه رود، جوانی به جبر می‌گذرد
که عمر، لکه‌ی ابر است و ابر می‌گذرد

به خود مبال که رفتی و دین و دل بردی
که روزگار مسلمان و گبـــر می‌گذرد

به صید آمده‌است عشق و غفلت از خود ماست
غزال می‌چرد آنـجا که ببـــــــــر می‌گذرد؟

میان صبر و ظفر دوستی ِ دیرینه‌ ست
چه غم که عمر من و تو به صبر می‌گذرد!

“غم زمانه‌ خورم یا فراق یار کشم؟”*
که هر طرف بروم سمت قبر می‌گذرد

 

*مصرعی از شیخ اجل سعدی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.