چند شعر کوتاه: پشت هر بارانی

11 فروردین 1392 | 667 | 0

این مطلب در تاریخ یکشنبه, 11 فروردین,1392 در وبلاگ سید علی میرافضلی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

هیچ لبخندی نیست
که به یک ذهـنیت ساده
                        مسـیرش برسد
پـُشت هر بارانی
مـِه سنگــــینی هست.

::

حتـّا بهارش تازه هم باشد
حتـّا بپـیچـد عطر گل‌ها در مشام عصر فروردین
چیزی نمی‌کاهد
از شـدّت این جمعـهء غمگین.

::

سیب می‌خواهد دلش
                        اما نمی‌داند
کرم دارد  روزگار ما.

::

بوی سیگار می‌دهد
بوی پیراهن عرق کرده؛
لحظه‌هایی که می‌رود بی تو.

::

تا تو هستی
شعر گفتن
دست ِ من نیست
تو مرا می‌نویسی.

::

در خیالم استراحت کن
چیزهای ساده پیدا می‌شود اینجا...

::

نیستی و بهار هم بی تو
سوء تعبیـر یک زمستان است.

::

می‌رسی و
ماهیان خسته را
شکل بوسه می‌کنی.

::

تو بیا
سبزه‌ها را آواز
ماهیان را نـُت موسیقی کن.

::

تُـنگ ماهی
هیچ یادش نیـست
خاطرات ماهیـانش را
نـیز ماهی‌ها
دل به آب تُـنگ‌ها هرگز نمی‌بنـدنـد
زندگی، نوعی فراموشی است.

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.