غزل صبح غمگین

۲۷ اسفند ۱۳۹۴ | ۹۲۰ | ۰

این مطلب در تاریخ پنجشنبه, ۲۷ اسفند,۱۳۹۴ در وبلاگ عبدالرحیم سعیدی راد ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

روزها بگذشت‌ و تقویم‌ زمان‌ تکمیل‌ شد

سالمان‌ با صوت‌ "حوّل‌ حالنا" تحویل‌ شد

باز هم‌ بر ما، به‌ خاک‌ افتادگان‌ درگهت‌

صبح‌ غمگینی‌ ـ بدون‌ حضرتت‌ ـ تحمیل‌ شد

بی‌ تو حال‌ خسته‌ای‌ دارد بهاران‌ بعد از این‌

بی‌ تو حتی‌ در هبوط‌ دردها تعجیل‌ شد

 آسمان‌ بارید، هفتاد و دو ساعت‌ بعد تو

آن‌ قدر تا در زمین‌ نام‌ "جنون‌" تشکیل‌ شد

 ای‌ بهار محض‌! بی‌ روی‌ تو در دنیای‌ ما

هر چه‌ رویید از زمین‌ تندیسی‌ از قابیل‌ شد

من‌ زبانم‌ لال‌ امّا خود بخوان _ ای مهربان!_  

آ نچه را در چشم های خسته ام تحلیل شد...

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: ۳.۳۳ با ۳ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.