خواب نه ، واقعا انگار صدا می زنی ام
باز هم از لب دیوار صدا می زنی ام
می زنی شیرجه تا ماه بگیری از آب
می پرانی همه ی پنجره ها را از خواب
سایه رقصانی ات از دور تماشا دارد
دل اگر باز هم عاشق بشود جا دارد
باکسی مثل خودت گرچه نمی سازی باز
با همین شیوه مرا دست می اندازی باز
چشم وا کرده ای از دور... دلم می لرزد
وای عاشق شده بدجور دلم ... می لرزد
بوسه بفرست و ببار ای همه تن گلباران
تا بغل وا کند این پنجره بعد از باران
پری از شیطنت و حرف ... ولی خاموشی
تو همان کودک بی جنبه ی بازیگوشی
*******************************