خواجه حسن دهلوی، از شاعران نامدار پارسی زبان در خارج از مرزهای ایرانزمین است. وی و امیر خسرو دهلوی در نیمه نخست قرن هشتم هجری میزیستند و هر دو، شاگرد شیخ نظام الدین اولیاء (725 ق) بودند. حسن دهلوی و امیر خسرو، نقش ارزندهای در گسترش شعر فارسی در سرزمین هند داشتند. ضیاء برنی، مؤلف تاریخ فیروزشاهی، خواجه حسن دهلوی را «سعدی هندوستان» نامیده است. حسن دهلوی در دوران خود شاعری اثرگذار به شمار میرفت. دولتشاه سمرقندی، از رواج شعر او در قرن نهم هجری خبر میدهد: «دیوان خواجه حسن در این روزگار عزیز و مکرّم است و صاحبنظران و مستعدان را به سخن خواجه اعتقادی و التفاتی زیاده از تصور است» (تذکرة الشعراء، ص 248). ما برای نمونه، بیتی از غزلهای او را نقل میکنیم (دیوان حسن دهلوی، ص 7) که اثرات آن در شعر بعد از او نیز امتداد داشته است،. مصراع دوم این بیت، حالتی مثلگونه دارد:
مجنون لباس عقل و دین در عشق لیلی چاک زد
پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را.
کمال خجندی (803 ق) که توجه خاصی به شعر حسن داشته، مصراع دوم را به عینه تضمین کرده است (دیوان کمال، ص 16):
منع «کمال» از عاشقی، جان برادر تا به کی
پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را.
همچنین است عصمت بخارایی (840 ق) که حدود یک قرن بعد از حسن دهلوی میزیست (دیوان عصمت بخارایی، خطی، برگ 132):
پیراهن ناموس را «عصمت» به رندی پاره کرد
پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را.
غضنفر کرهجاری (1003 ق) شاعر اهل کاشان و از اقران وحشی بافقی، به شعر حسن دهلوی نظر داشته و نام او را به ایهام در بیت خود گنجانده است (خلاصه الاشعار، بخش کاشان، ص 351):
قول حسن کی میکند در صالح طالح اثر
پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را.
مثلنگاران فارسی از قبیل هبلهرودی، دهخدا و ذوالفقاری، این مصراع را به عنوان یک مصراع مثلی در کتابهای خود به ثبت رساندهاند (مجمع الامثال، ص 44؛ امثال و حکم، ج 1، ص 514؛ فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج 1، ص 644)، اما نه اشارهای به نام شاعرش کردهاند، و نه کاری به شواهد آن در شعر فارسی داشتهاند.
هفته نامه کرگدن، ش دوم، 14 اردیبهشت 95