یک نفر راه را نشان بدهد

۰۲ آبان ۱۳۹۵ | ۷۳۵ | ۰

این مطلب در تاریخ یکشنبه, ۰۲ آبان,۱۳۹۵ در وبلاگ بهروز یاسمی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

گم شدم در میان این ظلمات یک نفر ماه را نشان بدهد

هر کجا می رویم بن بست ست بلدی راه را نشان بدهد

زابلستان مکر و دستان ست شب پر است از صدای گرگ و شغال

رخش و رستم به راه افتادند یک نفر چاه را نشان بدهد

عرصه سمکوب پای اسبان ست ای وزیر عزیز بی سرباز

گیرم از این همه پیاده یکی خانه شاه را نشان بدهد

بزم و بازی نه! جنگ و جانبازی ست ظاهر قضیه خیمه شب بازی ست

خانه اش را به باد خواهد داد هر که خرگاه را نشان بدهد

ده ما کدخدا نمی خواهد مرشد و مقتدا نمی خواهد

آدمی بی بهانه می خواهد راه و بیراه را نشان بدهد

گر چه زندانی شب ستمیم پشت دروازه سپیده دمیم

چشم در امتداد انگشتی که سحرگاه را نشان بدهد

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: ۵ با ۱ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.