«شعر رضوی، امروز بیشتر بر محور عشق و محبت به امام رضا (ع) میچرخد»
یکی از بانوان شاعر کشور، عشق و ارادت به اهل بیت (ع) را به عنوان مهمترین مولفهٔ سرودن شعر رضوی بیان کرد.
حسنا محمدزاده در گفت و و گو با خبرگزاری فرهنگ رضوی افزود: تا زمانی که عشق و ارادت به اهل بیت علیهم السلام نباشد، هرقدر هم که شاعر تصمیم به نوشتن بگیرد و دربارۀ زندگی اهل بیت (ع) مطالعه کند نهایتا به نظم میرسد و اثرش آن هسته و ریشهای را که باید در وجود یک شعر باشد تا مخاطب را به خود جذب کند، ندارد. او ضمن تاکید بر این مطلب، مطالعهٔ آثار معتبر تحقیقی و پژوهشی را به عنوان مولفهٔ دیگر سرایش شعر رضوی بیان کرد.
محمدزاده شعر را در عرصههایی چون مذهب و دفاع مقدس، به عنوان رسانهای پیشرو معرفی نمود.
شاعر مجموعه شعر «زیر هر واژه آتشفشان است» درباره ویژگی های شعر رضوی گفت: « به غیر از بیان زندگی امام رضا (ع)، سرودن اتفاقات سادۀ حرم که به خاطر نگاه امام رضا(ع) هست؛ مثلا شفا گرفتن یک بیمار و فرزنددار شدن یک مادر نازا؛ وقتی شعر میشود خیلی موثرتر از نگاه اولیه به این اتفاق است. چرا که شاعر با ظرافت خاصی به آن نگاه میکند که شاید عموم مردم از این زاویه به آن توجه نکرده باشند.»
شاعر مجموعه شعر «قفس تنگی» با اشاره به استفادهٔ صحیح واژگان در شعر آیینی و گفت: «متاسفانه بعضی شعرا که تجربۀ کمتری دارند یا آنکه خیلی به این مساله اهمیت نمیدهند، خیلی از واژهها را به شعر اهل بیت وارد کردهاند که موقع خواندن، این سوال را در ذهن ایجاد میکند که این واژه یا ترکیب چطور وارد شعر اهل بیت(ع) شده است.»
محمد زاده جشنوارهها را در شناساندن مسیر به شاعران جوان، مفید و موثر دانست و افزود: «برگزیدگان میتوانند از حضور شاعران پیشکسوت استفاده کنند و سوالاتی را که دارند بپرسند. چه بسا به سرودن شعر برای اهل بیت بیشتر علاقمند شوند و در این مسیر بیشتر قدم بردارند.»
مشروح این گفت و گو به زودی منتشر می شود.
حسنا محمد زاده شاعر برجسته کشور:شعر رضوی، امروز بیشتر بر محور عشق و محبت به امام رضا (ع) میچرخد
| |
|
|
|
شعر در همۀ عرصهها مانند مذهب ، مقاومت و مسائل ریز و درشت اجتماعی و ... همواره پیشقدم بوده و زبان برندهتری داشته، و زودتر از دیگر سلاحها به کمک آمده است.
حسنا محمدزاده، متولد 1361 در کاشان، از بانوان شاعر فعال و موفق در زمینۀ شعر است. از او تاکنون مجموعههای متعددی منتشر شده است که مجموعه غزل و رباعیهای «هنوز قلب قلم درد میکند، برگرد»، «عشقهای بیحواس»، «خورشیدهای توامان»، «یک مشت آسمان»، «زیر هر واژه آتشفشان است»، «قفستنگی» و ... از آن جمله است.
مجموعه شعر آیینی «خورشیدهای توامان» او برگزیدۀ سیزدهمین دورۀ جایزۀ کتاب سال شد. او همچنین از برندگان سرو زرین هفتمین جشنوارۀ بین المللی فجر، و از نامزدهای دریافت بیست و پنجمین جایزۀ کتاب فصل نیز بوده است.
به نظر شما شعر سرودن برای امام رضا(ع) و سایر معصومین(ع) نیاز به چه پیشدرآمدهایی دارد؟ من فکر میکنم اولین و مهمترین گزینهای که در سرودن برای اهل بیت نیاز است عشق، و مهمتر از آن ارادتیست که باید در وجود شاعر باشد. تا زمانی که عشق و ارادت به اهل بیت علیهم السلام نباشد، هرقدر هم که شاعر تصمیم به نوشتن بگیرد و دربارۀ زندگی اهل بیت (ع) مطالعه کند نهایتا به نظم میرسد و اثرش آن هسته و ریشهای را که باید در وجود یک شعر باشد تا مخاطب را به خود جذب کند، ندارد. البته ممکن است آن شعر در دورهای کوتاه، عدهای از مخاطبان را هم به خودش جذب کند و شاید در چند جشنواره هم برگزیده شود اما ماندگار نمیشود.
در مرحلۀ دوم شاعر باید نسبت به زندگی اهل بیت علیهم السلام اطلاعات و آگاهی لازم را داشته باشد. به طور مثال دربارۀ زندگی امام حسین(ع)، واقعۀ عاشورا و مصائبی که بر حضرت زینب (س) وارد شده، اکثر ما دست کم در جلسات روضۀ ایام محرم چیزهایی شنیدهایم اما این شنیدهها کافی نیست چرا که شاید خیلی از آنها مقداری با واقعیات فاصله داشته باشد، یا حتی به خرافات نزدیک شده باشد. از آنجا که متاسفانه برخی از مداحان برای شور دادن به جلسات و چه بسا از سر خیرخواهی ناخودآگاه به این خرافات دامن میزنند و مسایلی را بیان می کنند که در مقتلهای معتبر سندیت ندارد. اما شاعر نباید در بیان خود به اطلاعات افراد ناآگاه تکیه کند. مثلا اگر میخواهد دربارۀ امام حسین (ع) اثری بیافریند، باید مقتل و کتابهای معتبری را که در این زمینه هست مطالعه کند و اطلاعاتش را از آن منابع به دست آورد. در زمینۀ سایر معصومین نیز میتواند زندگینامه و احادیث و سخنانشان را مورد بررسی قرار دهد و حاصل پیوند همۀ اینها با محبت وجودیاش نسبت به اهل بیت (ع) را در شعر منعکس کند. البته ناگفته نماند که شعر باید در ناخودآگاه شاعر شکل پذیرد. به عبارت سادهتر شعر باید به سراغ شاعر بیاید. مواردی هم که گفته شد بعد از همین جرقۀ اولیه و برای تکامل آن اهمیت پیدا میکنند.
نظرتان در مورد شعر رضوی چیست ؟ آیا موافقید که شعر سرودن برای امام رضا(ع) برای ما ایرانیان قدری متفاوت از ائمۀ دیگر است؟ شعر رضوی به عنوان یکی از شاخههای پر مخاطب شعر اهل بیتی ، امروز بیشتر بر محور عشق و محبت به امام رضا (ع) میچرخد و به علت علاقه و ارادت وافر ایرانیان به حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) در بین مردم جایگاه ویژهای دارد . شعرها گاهی بیانکنندۀ معجزاتی ازامام رضا (ع) هستند که حاصل چشمدیدهای عینی شاعر و شنیدههایش در این زمینهاند و گاهی حاصل درد دلهایی با آقا، که خیلی هم شخصی نیستند و میتوانند درد دل طیف وسیعی از عاشقان امام رضا(ع) باشند و گاهی مسائل دیگر. من معتقدم اگرچه ترویج فرهنگ رضوی و آشنایی با سیرۀ امام هشتم (ع) از محاسن شعرهای رضویست اما به علت اهمیت موضوع، به آسیبشناسی شعر رضوی هم باید بیشتر پرداخته شود. آسیبشناسی شعر رضوی شامل چه مواردی میشود؟ همانگونه که قبلا هم عرض کردم، یکی از آسیبهایی که میتوان برای سرودههای رضوی برشمرد، کمآگاهی سرایندگان نسبت به سیرۀ عملی اهل بیت(ع) است و اولین نکتهای که در این میان، نظر منتقدان را به خود جلب میکند سطحینگری در میان اشعار است که باعث شده تعدادی از آثار از وصف ابراز علاقه به امام هشتم فراتر نروند. گرچه بیان احساسات سبب خلق اشعار پرشوری میشود، اما این دست شعرها از محتوا و در نهایت پیامی که باید شعر، رسالت رساندن آن را به دوش بکشد غافل شدهاند. از دیگر آسیبها اکتفای شاعر به منابعیست که سندیت لازم را ندارند و همچنین دایرۀ واژگانی محدود در این سرودهها که اغلب به کبوتر، گلدسته، صحن، حرم، گنبد طلا، پنجرهفولاد و واژگانی از این جنس ختم میشوند. گویا شاعر خود را به فضای حرم محدود کرده و به دیگر موضوعات نمیپردازد. همینطور میتوان به نداشتن تنوع لازم در شعرها به عنوان آسیبی جدی نگاه کرد. روشهای پرداختن به سیرۀ رضوی، در بین شاعران کموبیش شبیه به هم است و کمتر نگاههای جدید و زوایای دید متفاوت و پرداخته نشده در آن به چشم میخورد؛ از جمله نبودن تشبیهات و استعارات نو، لحن و فضای بیان متفاوت و طرح موضوعاتی که کمتر به آن پرداخته شده و ... از نظر شما شعر در انتقال فرهنگ رضوی به مخاطب چگونه موثر است؟ شعر به خاطر ظرافتهای خاصی که دارد همواره زبان جامعه بوده است و در مقایسه با کلامی که ساده بیان میشود میتواند تاثیرگذاری فوق العادهای داشته باشد. شاید به همین دلیل است که در همۀ عرصهها مانند مذهب ، مقاومت و مسائل ریز و درشت اجتماعی و ... شعر همواره پیشقدم بوده و زبان برندهتری داشته، و زودتر از دیگرسلاحها به کمک آمده است. شعر رضوی هم از این اثرگذاری شگرف مستثنی نیست. البته به شرطی که به ظرفیتهای آن همهجانبه توجه شود. چرا که شاعر این توان را دارد که از زاویهای متفاوت به دنیا نگاه کند و به کشفهایی برسد که شاید دیگران از آن غافل باشند. همین میتواند سبب جذابیت و تاثیرگذاری بیشتر شعر شود. طبعا به دنبال همین مساله، هرجا که شاعر بخواهد از مصائب اهل بیت(ع) بسراید ویا مدح شخصیت آنها را بگوید هم میتواند اثر متفاوتتری خلق کند. مقصودتان از زاویۀ دید متفاوت شاعر چیست؟ این زاویه دید حدودی هم دارد؟ نگاه متفاوت از معرفت متفاوت حاصل میشود. اینکه از خود بپرسیم ما به دنبال چه هستیم؟ از دنیا چه میخواهیم؟ هدفمان از زندگی چیست؟ هدفمان از شعر سرودن چیست؟ بزرگان ما برای سرایش اشعارشان چه سیر و سلوکی داشتهاند و ما در چه احوالاتی سیر میکنیم؟ چه مواقعی شعر به سراغ ما می آید؟ چه مواقعی ما به سراغ شعر می رویم؟ تا چه اندازه به این نکته رسیدهایم که هر چه ارتباط شاعر با عالم بالا و منبع الهام قویتر باشد بهتر میسراید؟ و دهها و دهها سوال دیگر که تلاش برای پاسخشان ناخودآگاه، زاویۀ دید شاعر را متفاوت میکند. یک شاعر باید از زاویۀ وسیعتری به دنیا بنگرد و افقهای دورتری را در چشماندازش داشته باشد. شعر در فضای ناخودآگاه شکل میگیرد و این از مصیبتهای شعر جوان است که ناخودآگاه در اشعارشان یا شکل نمیگیرد یا آنکه به صورت ناقص شکل میگیرد. در نتیجه بیشتر مضمونها، سرایشی شبیه به هم دارند. من به سلوک شاعرانه اعتقاد دارم و معتقدم که بسیاری از شاعران بزرگ دنیا هم همین شیوه را در سرایش اشعار نابشان تجربه کردهاند. و اما حد این زاویه از دیدگاه من بینهایت است. همان بینهایتی که فقط معصومین و عرفا درکش کردهاند. یاد دو بیت معروف سلطان سخن، سعدی افتادم: رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
اصولا شاعر آیینی در قبال سرودن اثر خود به چه تعهداتی باید پایبند باشد؟ یکی از تعهدات شاعر در این زمینه دقت در انتخاب واژههاست. اینکه ما هر واژهای را نمیتوانیم وارد شعر اهل بیت کنیم. شاید هنگام سرودن شعر در سایر زمینهها؛ به عنوان مثال اشعار اجتماعی و مسائلی که در جامعۀ امروزمان با آن مواجه می شویم و قلم به دست می گیریم و می نویسیم؛ محدودیت واژگانی نداشته باشیم . مسلما وقتی شعری آزاد با موضوعات روزمره مینویسیم دایرۀ واژگانی ما گستردهتر است و خیلی راحتتر میتوانیم کلمات را به عرصۀ شعر وارد کنیم؛ اما وقتی میخواهیم برای اهل بیت بنویسیم این واژهها باید از فیلتر خاصی رد شوند و هر کلمهای این قابلیت را ندارد که به شعر اهل بیت وارد شود. بلکه باید ارزش و توانایی بیان کردن مطالبی که در شان اهل بیت هست را داشته باشند و بعد وارد شعر شوند. متاسفانه بعضی شعرا خیلی به این مساله اهمیت نمیدهند. نکتۀ دیگر وسواس و دقت در انتخاب محتوای شعر است که پرمغز باشد و به سطحینگری دامن نزند.
شاید این سوال برای بعضیها ایجاد شود که مگر پیدا کردن واقعیات و خواندن تاریخ، کار شاعر است؟ چرا که نه. کسی که قلم به دست میگیرد و می نویسد و قرار است محتوایی خاص را با هنرش که همان شعر است به دیگران انتقال دهد؛ اگر مطالعۀ دقیق و کافی نداشته باشد، باید به چه منبع و پشتوانهای اتکا کند که سخنش به سمت پوچی نرود؟
غیر از گزارشها و روایات تاریخ، دانستن احادیث امامان تاثیری در خلق یک اثر دارد؟ بله مسلما. این همان چیزیست که در زمینۀ پیام شعرمیتواند موثر باشد. پیام، در واقع نتیجهایست که مخاطب بعد از خواندن یک اثر میتواند بگیرد و ممکن است هشداری برای به فکر فرورفتنمان باشد و یا درسی مهم برای زندگی. چهبسا این پیام، چکیدهای از درسهای اخلاقی و احادیث معصومین باشد که در اثر مطالعۀ شاعر، در شعر منعکس شده است و بیشک این دست مطالعات خالی از لطف نخواهد بود. روند برگزاری جشنواره شعر رضوی در کرمان را چگونه ارزیابی میکنید؟ مسلما برگزاری جشنوارۀ شعر رضوی به منظور شناساندن فرهنگ اهل بیت (ع) و انتقال مفاهیم و آموزههای فرهنگ رضوی از طریق شعر، به اقشار مختلف مردم و بالاخص جوانان، در طول سالهای متمادی نقش موثری داشته است و به عنوان یکی از ابزارهای تأثیرگذار و منتقلکنندۀ مفاهیم، به عموم مردم بوده و انشاءالله خواهد بود. اما گاهی ورود بخشی از آسیبهایی که در موردشان صحبت کردیم هم میتواند نتیجۀ وجود جشنواره و تلاش برای برگزیده شدن باشد. به این معنی که شعر رضوی در برخی موارد دستخوش کوششی شدن و غفلت از محتوا شده است.
به نظر شما جشنوارهها تا چه حد در آگاهیبخشی به شاعر و مخاطب شعر موثرند؟ بیشترین تاثیر جشنوارهها در کنار اثرپذیری عموم مردم و آگاهی از سیرۀ اهل بیت، برای شاعران و نوقلمانیست که هنوز مسیر اصلی شعر خود را پیدا نکردهاند. قلمی در دست دارند و ذوقی برای سرودن و شاید آن را با جلسات ادبی گوناگون و مطالعات منسجم تقویت کرده باشند؛ اما هنوز راهشان را پیدا نکردهاند و نمیدانند چگونه انگیزۀ خود را تقویت کنند و به چه مسائلی برای نوشتن اهمیت دهند. به عبارت دیگر نیاز به تربیت ذهنی و مسیریابی دارند.
یعنی جشنوارهها در مسیریابی شاعران موثرند؟ بله بیتاثیر نیستند. البته این مساله کاملا به خود شاعران جوان بستگی دارد. وقتی شاعران جوان به عنوان برگزیده وارد جشنوارهای میشوند، جدای از اینکه تشویق میشوند و دیده شدن اثرشان تاثیر مهمی در ادامۀ راهشان دارد، با تعدادی از شاعران پیشکسوت و استادان هم آشنا میشوند. دیگر شعرهای برگزیده را هم؛ که بیشک هرکدام در جایگاه خود ارزشمند هستند؛ می شنوند. حتی در حاشیههای بعضی جشنوارهها گاها کارگاههایی برگزار میشود که کمککننده است. این کارگاهها هم که نباشد شاعران جوان میتوانند از حضور استادان و فرصت پیش آمده استفاده کنند و سوالاتی را که دارند بپرسند. همۀ اینها در پرورش انگیزه و مسیریابی شاعران جوان موثر است؛ اما متاسفانه اکثرا در اینگونه فرصتها فقط به دنبال این هستند که شعرشان را بخوانند و حتی گاهی به اشعار یکدیگر هم توجهی نمیکنند. پرسش و پاسخ به معنای واقعیاش وجود ندارد و به دنبال طرح مباحث علمی نیستند. حتی دیده میشود که جایگاه استاد و پیشکسوت برایشان شناخته شده نیست و با انتشار یک اثر خودشان را از راهنمایی استاد بینیاز میدانند و بعد از خواندن یک شعر جویای نظر صاحبنظران نیستند و واضح است که در این صورت جشنوارهها و حضور استادان هم در پرورش و مسیریابی جوانان نقش بهسزایی نخواهد داشت .
|
|