جشن نامه ی ششمین سالروز تولد سه گانی

۰۹ خرداد ۱۳۹۵ | ۳۷۰ | ۰

این مطلب در تاریخ یکشنبه, ۰۹ خرداد,۱۳۹۵ در وبلاگ علیرضا فولادی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

 

 

 

 

 

اشاره:

 

نهم خردادماه 1395 ششمین سالروز تولد سه گانی است. اکنون پس از گذشت شش سال از تولد این کوچک بزرگ شعر معاصر فارسی، هم شش جلد کتاب دوره ی کتابهای سه گانی به بازار نشر امده است و هم گروهها و کانالهای مجازی فردی و جمعی سه گانی پردازان کشور، بسیار افزونی گرفته است. امروزه در بحثهای مجازی بیشتر روی مباحث بوطیقای سه گانی و توسعه و تعمیق آن سخن می رود، نه روی مباحث بیهوده ای که افراد ناتلنگ راه می اندازند. در ششمین سالروز تولد سه گانی برآن شدیم ویژه نامه ی دیگری را تقدیم حضور علاقه مندان این گونه ی شعری کنیم. لازم است از کسانی که در این باره به ما یاری رساندند، صمیمانه سپاسگزار باشیم.

دبیران جشن نامه:

فاطمه خواجویی راد

اکرم صانعی

خاطره فروزان

نسیم محمدجانی

 

 

گفتگوها

 

 

گفتگو با سه‌ گانی پردازان

 

گفتگو از: فاطمه خواجویی راد

گفتگو با احسان پرسا

 

1. لطفا پیشینه ی شاعری و آثارتان را برای خوانندگان بفرمایید.

فعالیت های ادبی را پس از کسب مقام دوم شعر دانشجویی، با شرکت در جلسات نقد شعر آقای عباس سجادی در خانه ی فرهنگ دولت آبادِ شهرری آغاز کردم. حضور چهره های درخشان ادبیات نظیر اسماعیل امینی، سید ضیاء قاسمی، محسن وطنی و ... به این جلسه، رنگ و بوی دیگری می داد. همزمان با ورود به دانشگاه، وبلاگ نویسی رونق گرفت و من نیز با دایر کردن وبلاگ قاصدک سوخته، به فعالیت های ادبی پرداختم و از طریق وبلاگ با دنیای بزرگ تری از ادیبان معاصر ایران آشنا شدم و در جشنواره های مهم تری شرکت کردم و در سوگواره ی شعر عاشورا مقام آوردم. با ظهور و رونق یافتن شعر کوتاه، جشنواره شعری به نام "بالی برای پرواز" با هدف ارتقا و اعتلای شعر کوتاه برگزار کردم که چهار دوره برگزار شد و هزاران مخاطب شعر کوتاه را جذب کرد. در سال 1388، به منظور آشنایی آکادمیک تر با ادبیات، برای بار دوم به دانشگاه رفتم و این بار به جای حقوق، در رشته ادبیات فارسی تحصیل کردم. در سال 1389 نخستین مجموعه اشعار کوتاهم را تحت عنوان "یک استکان رؤیا" برای چاپ به انتشارات هنر رسانه ی اردیبهشت سپردم. پس از آن در سال 1393، مجموعه شعری آیینی تحت عنوان "به خط کوفی ننویس" را منتشر کردم. این کتاب توسط انتشارات اقلیما چاپ شد. 

۲. چگونه به سرودن سه گانی روی آوردید؟

پیش از برگزاری جشنواره ی شعر کوتاه بالی برای پرواز، انواع شعرها و داستان های کوتاه در محافل ادبی باب شده بود. از طرح گرفته تا هایکو و لحظه واره و مینیمال و داستان کوتاه کوتاه و داستانک و قس علی هذا. من از رواج نمونه های بیگانه در شعر فارسی آزرده خاطر بودم و تلاش داشتم برای طرح، چارچوبی جامع و مانع پیدا کنم تا بتوانیم آن را به عنوان قالبی برتر برای شعر کوتاه به جامعه ادبی بشناسانم. حتی تلاش هایی برای مصاحبه با بزرگان شعر جهت تعیین حدود و ثغوری جامع و مانع انجام دادم. در این زمینه نتایج خوبی حاصل شد و سعی کردم این نتایج را در داوری آثار رسیده تحت عنوان طرح، دخیل کنم و در این زمینه هماهنگی هایی با داوران انجام دادم و برای شرکت کنندگان نیز این موضوع را تشریح کردم. با پشتوانۀ تحقیقات و مصاحبه با بزرگان درباره تعریف این نوع شعر، به این نتجه رسیدم که یک طرح خوب دارای این ویژگی هاست:

 - حداکثر سه خط دارد

- حداقلِ فعل ممکن را دارد

- از کاریکلماتور شدن احتراز می کند

- عاطفه و شاعرانگی در آن نقشی پررنگ ایفا می کند

- همان کارکرد رباعی را دارد با این تفاوت که یا فاقد وزن است یا وزنی نیمایی دارد

- بنابراین مانند رباعی باید ضربه پایانی داشته باشد

- می تواند موزون یا غیر موزون باشد، اما در هر دو صورت باید از سه خط تجاوز نکند.

در حالی که در تلاش برای تکمیل این بایسته ها بودم، عصر فیس بوک آغاز شد و با شاعران و مجامع دیگری آشنا شدم که آن ها نیز در چارچوب شعر کوتاه قلم می زدند. از جمله این محافل، پریسکه و سه گانی بود. به نظر من حدود و ثغوری که پریسکه برای خود معرفی کرده بود، فاقد ویژگی جامعیت و مانعیت بود و به راحتی می شد آن را به بسیاری از قالب های دیگر اشتباه گرفت. اما سه گانی، چیز دیگر ی بود. در همین دوران، با سه گانی های دکتر علیرضا فولادی، بنیانگذار سه گانی آشنا شدم و تحقیق در باره ی سه گانی را آغاز کردم و متوجه شدم که سه گانی، بسیاری از ویژگی هایی که برای طرح قائل می شدم، را داراست و بسیاری از مشکلاتی که در مرز ساختن برای طرح داشتم را حل کرده است. آن گاه با پاییز رحیمی، سه گانی سرای معروف آشنا شدم و او مرا با دکتر فولادی و سه گانی، بیش از پیش آشنا کرد و من متوجه شدم بسیاری از شعرهایی که پیش از این در قالب طرح منتشر کرده بودم، به سه گانی نزدیک بوذند.  

۳. چرا این قالب را برای سروده هایتان برگزیدید؟

سه گانی را می توان خلاصه ای از تاریخ تحول شعر معاصر فارسی دانست؛ قالبی بسیار کوتاه که آشتی دهنده ی سنت و مدرنیته است و می توان از کلاسیک گرفته تا نیمایی و سپید را در آن یافت؛ در عین حال از نظر اندیشه، بازه ای از خیام تا سهراب سپهری را در خود جای داده است. از آن جا که این قالب، تا این حد سهل و ممتنع است، برای من بسیار جذاب است. به نظر من همان طور که به راحتی می توان یک سه گانی نوشت، به سختی می توان یک سه گانیِ خوب نوشت و من تلاشِ سخت برای رسیدن به شعری بسیار کوتاه اما خوب را بسیار دوست دارم. گواه این سخنم، تلاش های مستمرم برای تک بیت سرا یی است. اما از آن جا که تک بیت سرودن، مشکلات مربوط به محدودیت های شعر سنتی را دارد، سه گانی را بهترین ناجیِ خودم به عنوان یک شاعر شعر کوتاه یافتم.  

۴. آیا سه گانی می تواند در آینده ی شعر فارسی نقشی داشته باشد؟

به نظر من، ادبیات جهان، به سمت کوتاه شدن می رود و شعر فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. شعر فارسی نیز به سمت شعر کوتاه می رود و قالب های شعر کوتاه، بیش از پیش نزد مخاطبان و شاعران محبوبیت یافته اند. در میان قالب های کوتاه هم به نظر می رسد که سه گانی، بیش از سایر قالب ها قانونمند و چارچوب پذیر است که این مهم هم، ثمره ی تلاش های شبانه روزی دکتر فولادی است. از آن جا که همیشه قالب های نو، شاعران بیشتری را جذب می کنند، به نظر من در میان قالب های کوتاه، سه گانی، بیش از سایر قالب ها، شاعران را به خود جذب خواهد کرد.

در پایان دوست دارم این سؤال هم اضافه شود که شما برای سه گانی چه کرده اید؟ و این است جوابش: حضور چهره هایی موثر و راهگشا در عرصه سه گانی، نظیر دکتر علیرضا فولادی، پاییز رحیمی و دکتر بهادر باقری، مجال یکه تازی در این عرصه را تنگ می کند - هرچند این سه استاد، با تلاش های شبانه روزی خود سعی در بازتر کردن این مجال و معرفی چهره هایی تازه و درخشان در این قالب دارند- شاید به همین دلیل است که سعی کردم برای این که سری در سه گانی بلند کنم، تلاش هایی فرعی را در دستور کار دهم. از بین این تلاش های فرعی در سه گانی می توان به ترجمه شعر در قالب سه گانی اشاره کرد. به این ترتیب، سه گانی هایی با شعرهای نزار قبانی، سعاد الصباح، جبران خلیل جبران و غادة السمان ساختم. در این بین، گاه نوآوری هایی هم در ترجمه ی سه گانی ایجاد می کردم تا کار من از ترجمه ی محض فراتر برود. به عنوان مثال یکی از شعرهای محمود درویش را که در حد یک دوگانی بود، به این شیوه سه گانی کردم:  

محمود درویش است توی سینه ام نالان:

"امروزم ابر است و

فردای من باران"

 

گفتگو با الهه تاجیک‌زاده آریایی

 

۱. لطفا پیشینه ی شاعری و آثارتان را برای خوانندگان معرفی بفرمایید.

الهه تاجیک زاده، متولد اول فروردین هزاروسیصدوپنجاه‌وسه. از وقتی یادم می آید، یعنی از کودکی و از دوران دبستان عاشق شعر و نقاشی و موسیقی سنتی و کتابخانه ی پر از کتاب های خوب عمه جانم و کتاب های داستانی که به مناسبت های مختلف هدیه می گرفتم و کلا هر چیزی غیر از درس بودم . بهترین نمرات من در ورزش و هنر و املا و انشا بود. و همان ها هم (شعر و نقاشی) تا ثانیه ی اکنون همراه من بوده اند. جدیدا موسیقی را هم در برنامه گنجانده ام و البته فعلا تمرین آواز می کنم. (در هیچ کدامشان هم یادم نمی آید فردی از خانواده تشویقم کرده باشد و بیش تر به عنوان سرگرمی به آن نگاه می شد. برای شعر که چها نکشیدم. سال ۷۴ و ۷۵ برای بعضی برنامه های رادیویی، مخصوصا رادیو تهران شعر می فرستادم، یا تماس می گرفتند که شعرم را بخوانم. اگر بدانید با چه زجری این کار را می کردم، دلتان برایم کباب می شود. وای که اگر شعرم را برای برنامه ی شب های رادیو می خواندم، بیا و ببین! به هرحال آن روزها گذشت و علی رغم چشم غره های پدر عزیزم (ره) و توصیه های همیشگی اش که از شعر دست بردار و به زندگی ات بپرداز، من از شعر نگذشتم). اساتیدی که به لطف آنان شعر را جدی تر گرفتم : استاد فقید کیانوش گودرزی، دبیر خردمند ادبیات فارسی، برای تحقیق ها و مطالبی که می نوشتم ارزش فوق العاده ای قائل بود و تشویق می کرد. استاد فقید حسن وزیری، دبیر ادبیات فارسی که اشعار بنده را برای چاپ به نشریات می سپرد و مشوق اصلی من در این راه بود. استاد طاهره جعفری، دبیر ادبیات سال اول هنرستان که متن های شاعرانه ی فوق العاده زیباشان ذوق دوستداران ادبیات را بر می انگیخت و نخستین شعر موزونم را (فقط دو بیت بود) برای این که از شر انشانویسی راحت شوم، سرودم و آنقدر تشویقم کردند که تصمیمم برای شاعر شدن جدی تر از قبل شد. استاد فقید علیرضا طالقانی، مسؤول انجمن شاعران ورامین. که سالهای ۷۳ و ۷۴ در محضرشان می آموختم. از اوایل سال ۷۵ تا ۸۴ به علت مشغله های زندگی و بعد کودکانم چندسالی در مسیر شعرم وقفه ایجاد شد، اما کم کم دوباره به دامان شعر بازگشتم. و شروع مجدد و رسمی ام از سال ۸۷ ، و این بار دست در دست کودکانم بود؛ کودکانی که بهترین شعر زندگانی ام هستند و ترتیب به دنیا آمدن شان مصرع به مصرع رباعی است. در این چند سال چند بار در رشته ی ادبیات فارسی و همچنین رشته ی هنر (نقاشی) در دانشگاه های مختلف پذیرفته شدم، اما تقدیر این بود که آن زمان محقق نشود و بعدها راهی دیگر پیش پایم گشوده شود. استاد عزیزی اشاره می کرد این چند سال وقفه مانند تنیدن پیله به دور شفیره ای بود که باید پروانه می شد. حال هرچه هست «از پیله بیرون آمد و پروانه شد این زن» (شاعر: طاهره دهپایینی). بعد سال ها که بازگشتم، ابتدا فضای کانون شعر را متفاوت از گذشته ها دیدم، اما کم کم با آن همگام شدم و شروع مجددم مصادف شد با ورود جدی ام به دنیای مجازی و وبلاگ نویسی. در این یکی دو سال، در چند جشنواره شرکت کردم که اولینش، جشنواره ی بهترین نقد برنامه های صدا و سیما بود. من هم مسابقات تلویزیون را که با گذشته ها متفاوت و البته در سطح بسیار پایینی بود، نقد و بررسی تقریبا شاعرانه کردم و اتفاقا برگزیده ی نخست شد. این برایم نقطه عطفی بود و اعتماد و اطمینان از دست رفته ام، داشت باز می گشت. بعدا در جشنواره های شعر کودک و نوجوان شرکت کردم و برگزیده شدم. در جشنواره های مختلفی برگزیده شدم و مهم ترین جشنواره هایی که سه گانی هایم برگزیده شدند، عبارتند از:

برگزیده ی هفتمین جشنواره ی بین المللی شعر فجر ۱۳۹۱

برگزیده ی سومین جشنواره ی کشوری طلوع خرداد ۱۳۹۴

شایسته تقدیر بیستمین کنگره ی سراسری شعر دفاع مقدس، بخش شعر نوجوان ، ۱۳۹۱ تبریز

شایسته تقدیر نخستین جشنواره ی شعر کشوری طراوت ۱۳۹۳

شعرهایم در ماهنامه های مخصوص نوجوانان چاپ می شود. همچنین در چند مجموعه شعر گروهی. دو کتاب کودک به نام های: دشت الفبا. / چاپ اول ۱۳۹۱_ چاپ دوم ۱۳۹۳ و دشت اعداد . / چاپ اول ۱۳۹۳ و سه مجموعه ی شعر در آستانه ی چاپ: قصه ی پرپرشدن در آب / عبور از من / قاصدکنامه (نام ممکن است تغییر کند)/

۲. چگونه به سرودن سه گانی روی آوردید؟

سال ۸۹ وبلاگ شعرهایم را به نام سوژه ی قاصدک ها تأسیس کردم و ببن خوبان ادبیات دنبال آنی بودم که به یاری خدا یافتم: سه گانی. وبلاگ استاد دکتر فولادی ارجمند را از ابتدا خواندم و همان پست اول کافی بود که پای مرا در زنجیر کنند و آستان استاد سه گانی را برای همیشه سایه بان اندیشه ام کنم. دانستم تقدیر دنیای شعر من، همین بود و بنابر این من هم شدم سه گانی پرداز. و از مهر ۹۰ رسما سه گانی هایم را منتشر کردم.

۳. چرا این قالب را برای سروده هایتان برگزیدید؟

این قالب، خاص اهل معناست. آرام روح است. زمانی مثنوی می گفتم و پیش خود می اندیشیدم چون محدودیت ابیات ندارد آنقدر بیت بیت می سرایم تا آنچه در عمق جانم است بگویم؛ زمانی غزل؛ زمانی چهارپاره؛ زمانی سپید؛ زمانی رباعی؛ زمانی نیمایی و هرچه جلو رفتم دیدم هرچه بار اضافی کلمات را کم کنم، مقصودم را بهتر می توانم بیان کنم. سه گانی، انتظار مرا از شعر برآورده کرد.

۴. آیا سه گانی می تواند در آینده ی شعر فارسی نقشی داشته باشد؟

حتما. و بی گمان همگان به این باور خواهند رسید. سه گانی مصداق این بیت نظامی علیه الرحمه است:

کم گوی و گزیده گوی چون در

تا زاندک تو جهان شود پر

با آرزوی موفقیت و شادکامی برای پدر سه گانی، دکتر فولادی گرامی و یکان یکان سه گانی سرایان ارجمند.

 

 

گفتگو با محمود شریفی (کمیل کاشانی)

 

1. لطفا پیشینه ی شاعری و آثارتان را برای خوانندگان بفرمایید.

اینجانب از سال ۱۳۶۳ در سن ۱۳ سالگی سرودن را آغاز کردم و تا کنون ۳۰ اثر در حوزه ی شعر آیینی و آزاد به چاپ رسانده ام .

2. چگونه به سرودن سه گانی روی آوردید؟

نمی دانم از چه تاریخی، ولی با دیدن سه گانی های خانم پاییز و استاد فولادی انگیزه ی سرودن سه گانی در من ایجاد شد

3. چرا این قالب را برای سروده هایتان برگزیدید؟

بالاخره تجربه تازه ای بود «و لکلّ جدید لذة». ویژگی های خاص سه گانی مخصوصا ایجاز که در جامعه ی کم حوصله ی امروز خیلی کاربرد دارد و ظرفیت زیاد این قالب علی رغم اختصار برای رساندن مخاطب به مقصودی که در قصیده به دنبال آن بوده است

4. آیا سه گانی می تواند در آینده ی شعر فارسی نقشی داشته باشد؟

تمام قالب های شعری از جایی آغاز شده اند و به مرور زمان پا گرفته اند، مثل غزل و قصیده و شعر نو .... سه گانی هم از این قاعده مستثنی نیست.

 

گفتگو با الهه کاشانی

1. لطفا پیشینه ی شاعری و آثارتان را برای خوانندگان ما بفرمایید.

الهه کاشانی، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی و در حال ادامه تحصیل در این رشته. فعالیت ادبی ام را از سال 76 شروع کرده ام. در همان سال برگزیده مسابقه جشنواره پاسخ به نامه ریس جمهور شدم. در سال ۷۷ شعرم در جشنواره خوارزمی اول شدم. سال ۷۸ جزو برگزیدگان المپیاد ادبی کشور بودم. سال ۷۹ از دست اندرکاران تأسیس انجمن شاعران جوان کاشان بودم. سال ۸۰ در مجله ی دانشجویی نگاه نو ویراستار و نویسنده ستون ادبی بودم. سال ۸۱ با کمک دوستان، انجمن اندیشه و قلم را تاسیس کردیم. سال ۸۲ مسئول فرهنگی و سردبیر نشریه تشکل جوانان ایران اسلامی بودم. از سال ۸۲ کلیه فعالیتهای ادبی ام را کنار گذاشتم، تا همین اواخر یعنی مرداد 94 دوباره به جریان های ادبی پیوسته و تلاش دوباره ام را آغاز کردم. از جمله دستاوردهای من در این دوره گردآوری و تدوین کتاب "بندهای آزاد" است که مجموعه ای از اشعار شاعرانی است که از نزدیک می شناسم و ضمن گردآوری آثار و معرفی ایشان، نقد مختصری پیرامون فضای کلی اشعار هر شاعر و عناصر غالب آن نوشته ام. اثر دیگرم، مجموعه ی سه گانی هایم است که درحال انجام ویرایش نهایی آن ها هستم و قصد دارم به همراه ترجمه ی عربی منتشر کنم.

۲_ چگونه به سرودن سه گانی روی آوردید؟

آشنایی ام با سه گانی در فضای علمی و آکادمیک و از دانشگاه کاشان شروع شد و البته قبل از آن چند مورد در گروه های مختلف دیدم و احساس کردم شاید سه گانی بتواند بهتر از قالبهای دیگه مرا راضی کند. از دکتر فولادی خواهش کردم بوطیقای سه گانی را به بنده اموزش بدهند. در ابتدا فکر می کردم خیلی راحت است، ولی هرچه گذشت به این نتیجه رسیدم که واقعا سرودن سه گانی مهارت می خواهد. به این قالب علاقه مند شدم، مخصوصا این که از طریق دکتر فولادی متوجه اصالت این قالب شدم. و البته عقیده ام بر این است که هر شاعری نمی تواند از پس این قالب سهل و ممتنع بر بیاید.

۳_ چرا این قالب را برای سروده هایتان برگزیدید؟

با ذهن و زبان مخاطبم سازگاری بیشتری دارد. هرچند سه گانی برایم یک قالب مانند دیگر قالب هاست، سه گانی کوتاه و حساب شده است و همین باعث می شود فرصت بیشتری برای به تصویر کشیدن دنیای شاعرانه ات با استفاده از این قالب داشته باشی و برخلاف دیگر قالب های کلاسیک، علی رغم داشتن وزن و قافیه، خیلی شاعر را درگیر محدودیت ها نمی کند.

۴_ آیا سه گانی می تواند در آینده ی شعر فارسی نقشی داشته باشد؟

باید صبر کرد و دید. این چند وقت خیلی از شاعران جدی و مطرح کشورمان چه در فضای مجازی و چه جلسات ادبی با این قالب طبع آزمایی کرده اند. این موضوع شاید نشان دهنده ی این باشد که سه گانی راه خودش را پیدا خواهد کرد. از سویی دیگر هر چه پیشتر می رویم با زندگی مدرن و مخاطب کم حوصله ی تنوع طلب به نظرم قالب های کوتاه شانس بیشتری برای استقبال و خوانده شدن دارند. به نظر من یک سه گانی خوب که مطابق بوطیقا سروده شده باشد، هر چند کوتاه با داشتن عنصر کوبش که ذهن را به تکاپو می اندارد، می تواند مخاطب امروزی را راضی کند.

در آخر یک توصیه برای مخالفان و موافقان این قالب دارم:

قبل از هر صحبتی ابتدا کامل درباره این قالب مطالعه کنید.

 

گفتگو با محمود نیکبخت نصرآبادی

1. لطفا پیشینه ی شاعری و آثارتان را برای خوانندگان بفرمایید.

بنده از سال دوم دبیرستان سال 1372 با ‌خرید اتفاقی یک دیوان حافظ قطع جیبی با سرانداز پولی که داشتم، به شعر و ادب علاقه مند شدم و از همان سال اشعاری نیز سرودم . هم اکنون نیز تعدادی شعر در قالب های گوناگون از جمله غزل و رباعی و البته سه گانی دارم ‌ و قصد دارم آن ها را منتشر کنم . 

2. چگونه به سرودن سه گانی روی آوردید؟

تابستان سال گذشته درست زمانی که وارد دنیای مجازی موبایلی (واتس آپ و تلگرام ) شدم، با دکتر فولادی که از قبل نیز آشنا بودم و در دوره های کارشناسی و ارشد ادبیات استادم بودند، بار دیگر به دنیای شعر و شاعری باز گشتم، ولی این بار غرق در دریای سه گانی شدم .

3. چرا این قالب را برای سروده هایتان برگزیدید؟

انصافا وقتی با این قالب یعنی سه گانی آشنا شدم، موضع مخالفی داشتم، ولی هر چه می گذرد، بیشتر به آن باور پیدا می کنم. به نظر بنده سه گانی شعر لحظه ها و اندیشه های زودگذر ولی ماندگار است؛ شعری است که آدمی را از ساحت زیبای احساس و تخیل به دنیای عقل و خرد رهنمون می شود . در واقع شما در سه گانی اگر چه فضایی کم و فشرده دارد، با دنیایی از احساس و تخیل و اندیشه سر و کار دارید. سه گانی را می توان چکیده ی همه ی قالب های شعری دانست . شاعر قدرتمند می تواند یک غزل، یک قصیده، یک مثنوی را در یک سه گانی خلاصه کند؛ اگر چه در سه گانی شاعر لزوما باید حرف تازه ای داشته باشد و بزند.

4. آیا سه گانی می تواند در آینده ی شعر فارسی نقشی داشته باشد؟

همان طور که می دانید یک اثر ادبی زمانی بزرگ به شمار می آید که دست کم سه ویژگی پایندگی، گستردگی و مقبولیت عام را داشته باشد . البته در سایه ی داشتن این سه، ویژگی های دیگری همچون سادگی و رسایی و صمیمی بودن نیز به دست می آید. تنها گذر روزگار ثابت خواهد کرد که آیا سه گانی می تواند در ادب فارسی تبدیل به یک قالب ماندگار شود یا نه. اما به قول معروف سالی که نکوست از بهارش پیداست. بنده تا به حال نشده این قالب را به جوانی- تاکید می کنم، به جوانی- معرفی کنم و مورد استقبال قرار نگیرد. به نظرم سه گانی شعر جوان پسندی است که همین امر آینده ی درخشانی را پیش رویش ترسیم می کند؛ اگرچه هواخواهان زیادی نیز در بین کودکان و سالخوردگان دارد . سه گانی قالب نسلی از انسان است که می خواهد از تمام فرصت هایی که دارد به بهترین نحو شکل استفاده کند.

 

دنباله جشن نامه در پست بعدی

 

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.