بیا قدم بزنیم
دلم گرفته از اینجا بیا قدم بزنیم
دلم گرفته دلارا! بیا قدم بزنیم
ببین چه ساحل سبزی بغل گشوده به ناز
تو را به حضرت دریا بیا قدم بزنیم
تو در کدام جزیره مرا به تور زدی؟
به سمت سبز همان جا بیا قدم بزنیم
سرشته اند از اول گل تو را با من
در این هوا، تک و تنها بیا قدم بزنیم
دو روح خسته و زخمی ست روح ما هر دو
بیا برای مداوا بیا قدم بزنیم
جهان و هر چه در او هست جز معما نیست
کنار گوش معما بیا قدم بزنیم
مسیر تلخ خیابان دروغ پرداز است
به سمت خلوت رویا بیا قدم بزنیم
رها شویم از این چشم های آلوده
بدون پرده و پروا بیا قدم بزنیم
«پری نهفته رخ و دیو در کرشمه ی حسن»
دلم گرفته از اینجا بیا قدم بزنیم