جایزه ادبی خیام

۲۹ فروردین ۱۳۹۰ | ۴۱۸ | ۰

این مطلب در تاریخ دوشنبه, ۲۹ فروردین,۱۳۹۰ در وبلاگ جلیل صفربیگی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.


ت...

توفان زده ام مگر...مگر پوست تو...؟

اين موج چگونه رفته در پوست تو؟

در تو چه جزيره هاي نامكشوفي ست
ماركوپولويي شدم كه بر پوست تو...

***
شماره دوم (آنات) هم به روز شد.

www.aanaat.com



***




فراخوان جایزه ادبی خیام ویژه شعر کوتاه

ویژه شاعران ایران وافغانستان

*جایزه ادبی خیام زیر نظر (آنات) برگزار می شود.


*قالب های برگزاری: تمامی قالب های شعر کوتاه (دوبیتی ، رباعی ، سپید، هایکو، سه گانی و...)

*جایزه هر ماه یک بار و در یکی از قالب های شعر کوتاه برگزار می شود

*هر شاعر –در هر قالب- فقط 5 قطعه شعر ارسال نماید.به اثار بیش یا کمتر از 5 شعر ترتیب اثر داده نمی شود.

*در هر قالب سه نفر برگزیده می شود که فقط به برگزیده ی اول جایزه تعلق می گیرد.

*جایزه ادبی خیام موضوع خاصی ندارد و شاعران در ارسال اثارشان با موضوعات مختلف آزادند.

*اثار ارسالی را فقط به نشانی ایمیل سایت  ارسال و حتما قید نمایید مربوط به جایزه ادبی خیام.

*در ایمیل ارسالی همراه اثار نام و نام خانوادگی شماره تماس و نشانی شرکت کننده قید شود.به اثاری که مشخصات ناقص داشته باشند یا با اسامی مستعار ارسال شوند ترتیب اثر داده نخواهد شد.

*مهلت ارسال اثار از تاریخ اعلام فراخوان تا 12 اردیبهشت برای قالب دوبیتی خواهد بود.
ارسال اثار برای سایر قالب ها فعلا محدودیتی ندارد.

*جایزه ی ادبی خیام ویژه شاعران ایران و افغانستان است وآثار  شاعران ارجمند افغانستان نیز با اثار شاعران ایرانی مقایسه و داوری خواهد شد.

*نخستین مرحله ی برگزاری جایزه ادبی خیام ویژه ی قالب دوبیتی فارسی می باشد.یعنی در ماه نخست دوبیتی های رسیده داوری و نایج داوری در شماره سوم آنات اعلام خواهد شد.

* شرایط شرکت  شاعران اقوام و گویش های مختلف ایرانی  در جایزه متعاقبا اعلام خواهد شد.

*اسامی داوران جایزه ادبی خیام:
اکبر اکسیر-سید علی میرافضلی-حمیدرضا شکارسری-علی رضا فولادی-جلیل قیصری-سید حبیب نظاری عه تا منصوری- عباس حسین نژاد-ظاهر سارایی-سالار عبدی-مصطفی حسن زاده- مریم اسدیان-قادر دلاورنژاد-علی رضا سپاهی لایین-الهام کیان پور-حسین میدری-حسن بهرامی-بابک صحرانورد-نسرین فخیمی-سیامک بهرام پرور-گلاره جمشیدی-مرمر الفت-وهید باقری-سید حسن مبارز-روح الله بهرامیان-وحید کیانی-پیام سیستانی-محمدرضا تربتی-مرتضی حیدری آل کثیر-حسن اربابی-منصور علیمرادی-جلیل صفربیگی

جوایز :
به برگزیده نهایی در هر قالب  پانصد هزار تومان کتاب  اهدا خواهد شد.و جهت چاپ کتاب به صورت رایگان به ناشران حامی جایزه معرفی خواهند شد( فعلا دو ناشر پذیرفته اند که آثار برگزیدگان را چاپ و منتشر کنند)

کتب اهدایی را ناشران و نویسندگان ارجمند کشورمان به جایزه ی ادبی خیام برای اهدا به برگزیدگان هدیه داده اند.اسامی ناشرانی که حمایت مالی جایزه را –تا کنون-بر عهده گرفته اند  به این شرح است :آموت- فصل پنجم- دفتر شعر جوان- داستان سرا- آیینه جنوب- سپیده باوران-شانی- نوح نبی- الیکا-هنر رسانه اردیبهشت- هزاره ققنوس-شاملو-
تعداد زیادی از شاعران و نویسندگان کشور نیز اعلام آمادگی کرده اند که آثار منتشر شده ی خود را به عنوان جایزه به برگزیدگان هدیه بدهند.که اسامی این عزیزان به زودی در سایت منتشر خواهد شد.شاعران و نویسندگان ارجمندی که تمایل دارند در این کار فرهنگی شرکت کنند به هر میزان که تمایل دارند از کتاب های منتشر شده ی خود را در حوزه ی شعر –داستان-رمان و نقد ادبی به نشانی ایلام-صندوق پستی 143-69315 ارسال نمایند.بدیهی است اسامی این عزیزان به همراه تعداد کتب اهدایی در سایت به صورت شفاف اعلام خواهد شد.
*جایزه ی ادبی خیام به هیچ نهاد، دستگاه و موسسه ی دولتی یا غیر دولتی وابسته نیست و جایزه ای است کاملا مستقل که  زیر نظر سایت (آنات) برگزار می شود.

info@aanaat.com

 اسامی شاعران و نویسندگانی که برای اهدای کتاب به برگزیدگان اعلام آمادگی کرده اند تا کنون

اکبر اکسیر- گروس عبدالملکیان-مهدی مظفری ساوجی-عبدالصابر کاکایی-عبدالجبار کاکایی- عباس صادقی زرینی- سیدعلی میرافضلی--حمیدرضا شکارسری- سارا جلوداریان - سمانه نایینی-حامد رحمتی-آرش پور علیزاده- آزاده بشارتی-رضا نیکوکار-بهمن نشاطی-پرویز بیگی حبیب آبادی-محمد حبیبی کسبی-سید مهدی موسوی-راشد انصاری-سعید رضایی سعید-سید ضیاءالدین شفیعی-علی رضا دهرویه-مزدک پنجه ای-علی رضا فولادی-سید حبیب نظاری - عباس حسین نژاد--سالار عبدی-مصطفی حسن زاده- مریم اسدیان-قادر دلاورنژاد-علی رضا سپاهی لایین-الهام کیان پور-حسین میدری-حسن بهرامی-سیامک بهرام پرور-مرمر الفت-وحید کیانی-پیام سیستانی-مرتضی حیدری آل کثیر-منصور علیمرادی-علی یاری -حسن اکبری-کوروش اقا مجیدی-احسان پرسا-حبیب الله بخشودخ.علی رضا عاشوری و...ادامه دارد

 

 

****

نقد سالار عبدی عزیز بر عاشقانه های یک زنبور کارگر

در روزنامه مردم سالاری سه شنبه ۲۳ فروردین

 

جليل صفربيگي شاعر پرکاري ست، البته خيلي ها وي را با رباعيات پويايش مي شناسند، اما به هر حال اين شاعر سي و هفت ساله ايلامي، تنها، شاعر حوزه رباعي نيست و در ساير گرايش هاي شعري هم فعاليت مي کند که از آن جمله مي توانم مجموعه حاضر را مثال و شاهد بياورم که در اين نوبت به بوته نقد و کنکاش گذاشته شده است. اين مجموعه کم حجم 55 صفحه اي را انتشارات نوح نبي در سال 138۹ به چاپ سوم رسانده است.
عاشقانه هاي يک زنبور کارگر، همان طور که از اسمش پيداست سعي دارد تا يک مجموعه متفاوتي باشد. حال، تا چه اندازه توانسته است اين تفاوت در شاعرانگي و تاثيرگذاري را به رخ بکشد موضوعي ست که در اين نوبت به نقد و چالش کشيده خواهد شد.
مي دانيد که به موازات شعر منظوم در زبان و ادبيات پارسي معاصر، نوعي شعر منثور نيز در حرکت و تکاپو بوده است که محوريتش را از نظم و هم آهنگي در موسيقي واژگانش که منجر به رعايت رديف و قافيه و هم ساني طول کشش مصراع ها و ساير قواعد عروضي ست، به بطن واژگان کشانده است و شاعر بدون اين که خود را به رنج و تعب رعايت و حفظ اصول کلاسيک بيندازد، با متدي ديگر، فارغ بالانه در صدد است تا نوعي موسيقي کانسپتي و القايي از ضربان قلب واژگانش به گوش خواننده منعکس کند.
احمد شاملو در اين عرصه نام آشناترين شاعر شعر سپيد است. شخصي که به عنوان شاگرد و پيروي نيما يوشيج، تنها پس ازچند سال از آغاز شاعري اش، راه خود را جدا کرد  و بدين شيوه، سبک و سياق، با الهام گرفتن از زبان پارسي فخيم کلاسيک هم چون زبان تاريخ بيهقي و... شاعر شعر منثور گرديد که البته بنا به دلايلي نتوانست پيروي براي سبک خود پس از حيات شاعري اش بيابد و پس از او هر شاعري که شعر آزاد يا غير منظوم سرود يا مثل صفربيگي به زبان و بياني ساده، امروزي و گفتاري روي آورد يا مثل برخي ديگر از عزيزان با استفاده از همين کلمات امروزي و روزمره به انباشتگي گنگ گونه اي از مفاهيم بر روي لايه هاي زباني پرداخت که چندان هم تا به امروز استقبال نشده است و زياده روي در اين کار ممکن است اندک رشته هاي ارتباطي هم که ميان شاعر و خواننده امروز برقرار مانده است را از هم بگسلد و خواننده اي را که بنا به دلايلي از حوزه شعر کلاسيک منظوم به اين وادي آمده است را دست خالي و عطا به لقا بخشيده از خود براند و ديگر هيچ...!
صفربيگي در اين مجموعه اشعار کوتاهش نيز از لحاظ محتوايي، راه سابق خود را که در رباعي سرايي مي پيموده است را پيموده است. من در نقد مجموعه رباعي اخير ايشان - سونات بلوط - ، هم متذکر شدم که وي شاعر و کاشف حوزه هاي معنايي جديد با تصويرهايي از جنس تفکر و تعقل امروزي به ظرافت احساس آذين بسته است. وي در واقع، در اين مجموعه نيز با تکيه بر حس و عاطفه ذاتي شاعرانگي اش و با استفاده از انرژي آزاد شده و رنگ و نقش پذيرنده اپژه هاي شعري خود، در نقش هايي دگرسان با الواني تازه تر، شاعرانگي کرده است و بر اين تکيه شعري خود فخر فروخته است!
وقتي که مي بينمت
پرنده اي در گلويم آواز مي خواند
اسبي در سرم شيهه مي کشد
و باران
وباران
وباران
ص6
آن چه به جز عنصر تکرار-  که از شگردهاي موثر شاعر در کل مجموعه هم هست - ، در اين نمونه شعر ياد شده به چشم ميآيد، کارکردهاي تازه مفهومي است که با ترکيب چندين کاراکتر مرتبط و گاها غيرمرتبط که منجر به شگرد آشنايي زدايي يا غرابت استعمال هم مي گردد، به نتيجه معنايي تازه  مي رسد. خواننده در ذهن عاطفي خود، بدون کوچک ترين زحمتي مي تواند ربط صداي پرنده اي که از گلويش برمي خيزد را با اسبي که هنگام شيهه کشيدن  - که آواز ذاتي اوست ، سرش را بالا مي گيرد، با شخص من ، راوي - که با الهام از آواز پرنده و شيهه اسب با اشتراک و تاسي از اين دو ابژه شعري، هنگام ديدار چنين نقش هايي پذيرفته است - ، هم راه و هم دل گردد و با تاکيد " و باران " نيز که ضرب آهنگي است در القاي هرچه بهتر حس تصويري به خواننده کمک مي کند ، ملازمت کند!
به عقيده من البته صفربيگي در اين مجموعه کار شاقي نکرده است ، او تنها از سال ها تفکر و انديشه ورزي شاعرانه اش بدون آن که بخواهد يا بتواند به گونه ديگري بسرايد يا نتيجه گيري کند ، بهره برده است. اگر خواننده  مي خواهد به سراغ چنين شاعري برود بايد به تن پوش ظرافت فکري - عاطفي ملبس گردد و متوجه باشد که با شاعري روبه روست که از خود به در آمده و اين نه به معناي اين باشد که مثلا گنجشکي يا اسبي يا سنگي شده است که اگر هم گنجشک شده است در چند سويه شخصيتي اش، گنجشک - انساني ست شاعر که سهم اش از انسان بودن همان سال هاي شاعرانگي ست که اکنون در لباس گنجشک، جيک جيکي شاعرانه سر داده است...!
رودخانه دوران کودکي ام را ديدم
از کنار همديگر گذشتيم
نه او مرا شناخت
نه من او را شناختم  شاعر، با استفاده عاطفي از سياليت سيار رودخانه اي که هر لحظه در حال نو شدن است و گريز منطقي و تطبيقي با شخصيت انساني که از اول تولد تا مرگش هر لحظه در زايش و مرگي مکرر پرسه مي زند، اين عدم شناخت را تبيين نموده است! وي در به کارگيري ابژه ها در نقش هاي ذاتي شان ايماني ويژه دارد و هرگز قصد ندارد تا با ترکيب نقش هايي غير هم خوان و نامرتبط ، شعر خود را از فضاي کانسپتي - عاطفي که مورد پسند اوست خارج و به گنگي و توهم دچار کند.
ملواني شوريده
خلباني سر به هوا
شاعري عاشق
قصابي دل رحم
کارگري ساده
...
آدم هاي زيادي در من هستند
که عاشق هيچ کدام شان نيستي
شاعر براي هر موصوفي از خود و در خود، صفتي متناسب و در خور از بطن فاعل استخراج کرده است و فقط قصابي خون ريز نتوانسته است باشد و اين پرسوناها يا نقاب هايي ست که شاعر ، خود را در پس آنها زندگي مي کند که هيچ کدام شان نيز مورد پسند معشوق نيست!
در برخي شعر ها نيز ، معنا در جا به جايي کارکردي  مضموني دو يا چند واژه حادث شده است.
از قطار پياده مي شوم
سفر
از پنجره برايم دست تکان مي دهد
در اين نمونه، سفر که خود کارکردي رونده و مسافرانه دارد ، در جاي گاهي ايستا ، براي مسافري که از آن بازگشته است دست تکان داده  و مي رود...!
برخي شعرها هم نحله اي فلسفي و گه گاه تاريخي - اسطوره اي دارند. شاعر بدون آن که بخواهد شعر خود را تماما ملبس به پيچيدگي هاي فلسفي کند، تنها تا آن جايي مجاز به ورود به اين حوزه انديشه اي شده است که بتواند به رنگ و رنگي ديگر تزيين شود و به تاملي ژرف وادارد. مثلا در شعري از خود و بيماري مسري خود ميآغازد و با سيري تاريخي - فلسفي، در نهايت به خود مي رسد  و اين از خود به خود رسيدن، حاوي و حامل نکاتي است که در انديشه در عاطفه نهادينه شده و حل شده شاعر مي گذرد و جريان و سيلان دارد.


امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.