خسوف مي شودو قلب ماه مي گيرد
بدون شك همه جارا سياه مي گيرد
سياه مثل كبود ستاره اي درخون
كه اسمان خدارا گواه مي گيرد!!
چه روزهاي سياهي كه قريه خواهدديد
چراكه آه دل بي گناه مي گيرد
چه ناگهان همۀ اتفاق ها افتاد
چه ناگهان دل غمگين چاه مي گيرد!
شكست مثل نمازي، دل يتيم زمين
واينچنين دل او گاه گاه مي گيرد!
هنوزخيره به درمانده چشم يك كودك
واشك لاي دوپلكش پناه مي گيرد
كمي به نحوۀ آوازباغ دقت كن!
از عمق غصّه زبان گياه مي گيرد!
خسوف مي شودو قلب ماه مي گيرد
بدون شك همه جارا سياه مي گيرد!!