
یادداشتها
کشف شاعرانه
عزیز آقایانی
کشف شاعرانه،
الکل نودونهدرصد نیست،
اما مستی آور است؛
قوهی جاذبه هم نیست،
ولی تو را به سوی خودش میکشد؛
اورانیوم و نظریهی نسبیت و قاره آمریکا هم نیست،
گاهی بارش گنجشک از آسمان است،
در یک صبح رنگارنگ پاییزی.
فکرت آزاد باشد و بفهمی
مغز هم یک قفس تو در توست
و یا ترکش کنار نخاع درحالت وداع
شاید بارش سکه باشد در وقت عاشقی
و امکان فهم گنجشک از راز جهان
کشف شاعرانه،
خداحافظی قبل از سلام است،
مثل مسافری،
که از مقصد به مبدأ میرود،
زمانی که باران از زمین به آسمان میبارد
و مردم به آن فواره میگویند؛
حرکت جاده از نگاه پنجرهی اتومبیل است،
و تکان درخت در حرکت باد،
از چشم پنجرهی کلاس درس.*
*بخشی از تصاویر این یادداشت، برداشت از سهگانیهای استادان سهگانی است؛ همانان که گرچه برای شعر فارسی فراتر از باشو، بوسون، ایسا و شیکی، سرآمدان هایکوی ژاپنی گام نهادهاند، همچنان در حجاب معاصرت به سر میبرند.

مضراب دل
مژده ژیان
خوشحالم که به عنوان یکی از سه گانی پردازن نسل اول شاهد شکل گرفتن این ژانر از ابتدا تا به امروز که شکل جریانی به خود گرفته، بوده و هستم؛
امروزدیگر سه گانی با چاپ و نشر کتاب ارزشمند «بوطیقای سهگانی و مسائل آن» در تاریخ شعر فارسی به ماندگاری رسیده است.
من نیز به نوبهی خود و به عنوان یک سه گانیپردازدر طی سالهایی که با جریان همراه بودهام، برای معرفی این قالب در استان محل سکونتم، اردبیل، فعالیتهایی داشته و دارم؛ از جمله تهیهی گزارش و مصاحبه با دکتر علیرضا فولادی، نوشتن از این قالب در مجلهها و روزنامههای محلی و معرفی حضوری این ژانر به مراکز ادبی، حوزه هنری استان و اداره ارشاد و دانشگاه فرهنگیان و....
و این روزها با تلاش تازهای در همین راستا در هفتیمن سالگرد تولد سهگانی ، از اولین کتاب چهارگانیهایم رونمایی شد، لازم به ذکر است که دکتر فولای در کتاب بوطیقای سهگانی و مسایل آن به صورت تئوری در قسمتی که مربوط به شعر کوتاه است، طی جملاتی به چهارگانی چنین اشاره داشتهاند:
"یک و دو و چهار و پنج گانی ها می توانند لبریختهی سه گانی باشند" و کتاب «مضراب دل» من، کوششی است برآمده از این تئوری.
امیدوارم همه بتوانیم از هر راهی که امکان دارد، به سهگانی، این پدیدهی راستین شعر معاصر فارسی، خدمت کنیم و آن را در جایگاه واقعیاش بنشانیم.

همپای ذهن بیشکیب
زهره سرکانی
سه گانی، شعری است همپایِ ذهنِ بی شکیب و تنگْ حوصلهی بشرِ امروز که مفاهیمِ دیریاب و دور از ذهن را به بیانی ساده، بر پرنیانِ احساس و اندیشه باز می گوید و انسانِ گریزْ پایِ عصرِ آهن و شتاب را به درنگ، تأمّل و حمکت میخوانَد.

سهگانی، تکاملیافتهی کوتاهسراییهای معاصر
مهدی ناصری
تأکید بر اثرگذاری کلام مختصر و مفید، در گذشته نیز به صورت نظری وجود داشته است و این تأکید عملا بیشتر در امثال و جکم، بروز یافته است. امام علی (ع) میفرماید: خیر الکلام ما قل و دل. این نکته حتی در عالم سیاست کاربرد پذیرفته است، چنان که اسکافی، کاتب علی سپهسالار، هنگامی که این سرلشکر امیرنصر سامانی بر ماکان کاکی پیروز شد، جریان پیروزی را با جملهی کوتاه «اما صار ماکان کاسمه»؛ یعنی ماکان مانند اسمش [نابود] شد، مخابره کرد. این جمله از صاحب بن عباد در عزل قاضی قم معروف است که: «ایها القاضی بقم، قد عزلناک فقم»؛ یعنی ای قاضی قم، تو را عزل نمودم؛ پس برخیز!
با این همه امروزه، در ادبیات و بویژه شعر، اهمیت کوتاهنویسی بیش از پیش مشخص شده است. آئوگوستو مونه روسو، نویسندهی گواتمالایی، داستانی نوشته است که تنها هفت کلمه دارد:
وقتی بیدار شد، دایناسور هنوز آنجا بود.
در شعر معاصر ما دیرزمانی نیست که به اهمیت چنین نکتهای توجه افزونتر کردهاند و از این رو امروزه سرودن شعرهای کوتاه به صورت مد روز درآمده است.
در این گیر و دار، با توجه به توانمندیهای شعر فارسی، سهگانی کوشیده است جریان کوتاهسرایی معاصر را تحت نظمی اصیل درآورد و پیش روی جامعهی ادبی قرار دهد تا از هرج و مرج این جریان بکاهد و بر اساس همهی نشانهها موفق بوده است؛ بخصوص که در همین گیر و دار، امکان نفوذ فرهنگ بیگانه و رشد قارچوار قالبهای وارداتی هایکو و مانند آن نیز وجود داشت و ایستادگی سهگانی، جهادی واقعی در مقابل این نوع جریانهای بیگانهزده هم بود که این امر، افزون بر ارزشهای ادبی منحصربهفرد سهگانی، ارزش افزودهی دیگری برای آن است.
سهگانی همهی گذشتة شعر فارسی را به خدمت این هدف متعهدانه درآورد و دو جملهی زیر اندکی از واقعیتهای آن را به رخ میکشد:
- هیچ نامی جز سهگانی، گویای خصوصیات ژانری که امروزه آن را سهگانی مینامیم، نیست و به تعبیر دیگر، سهگانی، سهگانی است و بس.
- سهگانی، تکاملیافتهترین شکل کوتاهسرایی در شعر فارسی است و از این جهت، هیچ قالب دیگری را یارای رقابت با آن نیست.

سخن، نو آر که نو را حلاوتیست دگر
محمود نیکبخت نصرآبادی
دکتر علیرضا فولادی را از سال 1376 که وارد دانشگاه شدم و افتخار دانشجویی در محضر ایشان نصیبم شد، شناختم. حضور در محفل ادبی شعر دانشگاه کاشان با نام " محفل ادبی باران" یکی از پررنگترین و زیباترین خاطراتی است که از آن روزها در ذهن دارم.
ایشان در سرودن غزل و شعر نو نیز، توجّه به تازگی و نوگرایی را همیشه مدّ نظر داشتند. من همیشه به ایشان به چشم یک استاد خلّاق نگاه می کردم تا این که سر انجام این خلّاقیت، خود را در لباس سهگانی به تاریخ ادبیات این مرز و بوم معرفی کرد.
سه گانی معجونی از شعر، حکمت و به روز بودن است.آنچه سه گانی رابه عنوان یک قالب شعری امروزی و امروزپسند در آورده است، توجّه به تازگی و پرهیز از کلیشهای بودن و تکرار است و به همین دلیل است که اگر شاعری حرفی برای گفتن نداشته باشد، نمی تواند و تمایلی هم ندارد که در این عرصه قلمفرسایی کند.
یکی از ویژگی های انسان عصر امروز، کنجکاوی بیش ازحد راجع به موضوعاتی است که در پیرامون او در جریان هستند. سهگانی به شکل هنرمندانه و به دور از ملالآوری و دلزدگی به این ویژگی توجّه میکند و با تکیه بر آزادی و رعایت جوانب، حتّی جوانب ساختاری آن، مخاطبان مشتاق راسیراب میسازد.

ادامه دارد