۱۶ آذر ۱۳۹۵ | ۴۰۰ | ۰

این مطلب در تاریخ ﺳﻪشنبه, ۱۶ آذر,۱۳۹۵ در وبلاگ عارفه دهقانی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.


جمع كردند و پس انداز... همه!
ما ولي خرجِ زيارت كرديم
چه نيازيست به دريا؟! وقتي
كه به چشمانِ تو عادت كرديم

مشهدِ خونم اگر كم شده است
دستِ من نيست...حياتم با توست!
چنته ام خاليِ خاليست...ولي
مطمانّم كه نجاتم با توست... .
.
ما ، نَه #آهو شده ايم از "همّت"
نَه #كبوتر  شده ايم از "پاكي"
كاش #آهوترِ صحنت باشيم
با تو، هم خاكي و هم افلاكي!

شورِ آن "جامعه خواندن" در صحن
غمِ اين  جامعه را  بُرد از ما
وعده ي "مَن دَخلَ في حِصني... "
ميرساند به تو آخر ما را

بگُذارند براي اهلش
هرچه را جز حرَمت در دنياست
جانِ جانت... به جوادت سوگند
كربلا حاجت ما زائرهاست
.

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.