برای قیصر امین‌پور

۰۹ آبان ۱۳۹۱ | ۳۲۱ | ۰

این مطلب در تاریخ ﺳﻪشنبه, ۰۹ آبان,۱۳۹۱ در وبلاگ راضیه رجایی ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

هوالحق

 

روزگار غزل...!

بر شانه هاش قامت باغ صنوبری

در گام‌هاش هیبت اندام قیصری

 

آمد کنار آینه‌ها ناگهان شکست

آمد شکست آینه‌های سکندری

 

آمد که روزگار زمین را غزل کند

با لهجه‌ی کبوتر و با نغمه‌ی دری

 

آمد که باز شعر بخوانند با بهار

پروانه‌های باغچه، گلهای روسری

 

دلواپس تو بودم و  آن دردهای تلخ

گنجشک‌های سوخته گفتند بهتری!

 

باور نمی کنم که برای همیشه رفت

از قصه های کودکی شهرمان پری

 

 تا کی ستاره ای بدرخشد در این میان

تا باز کی بر آید از آن ماه دیگری...

 

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.