چقدر دورتری از من

۲۳ فروردین ۱۳۹۱ | ۳۲۳ | ۰

این مطلب در تاریخ چهارشنبه, ۲۳ فروردین,۱۳۹۱ در وبلاگ مریم خجسته ، منتشر و از طریق فیدخوان به طور خودکار در این صفحه بازنشر شده است.

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم

به طاقتی که ندارم کدام بار کشم

"شیخ اجل"

چقدر دورتری از من

تویی که بی خبری از من

در آسمان تو جا مانده

مسیر رقص پری از من

تبر بزن به تنم وقتی

نبرده ای ثمری از من

ندیده هیچ کسی جز تو

به قدر مو ضرری از من

تویی که در سرم آشوبی

هزار بار سری از من

قشون وحشی چنگیزی

چه مانده تا ببری از من ؟

نشد برادر من باشی

که پیرهن ندری از من

به خاطرت بسپار این بار

به قدر ضربدری از من


پ.ن.۱:چقدر ندیده و نشناخته پدر محمد حسین جعفریان را دوست داشتم . از بس که توی یادداشت هایش از پدر ، جانمازش و آموزه هایش مینوشت . این چند خط بزرگترین کاری که می توانند بکنند این است که یک تسلیت کوچک باشند.

پ.ن.۲:خدای من ! یک دقیقه تمام شادکامی ، آیا این نعمت برای سراسر زندگی یک انسان کافی نیست  ؟ "شبهای روشن/ فئودور داستا یفسکی"

 

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با ۰ رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

آرشیو فیدخوان

Skip Navigation Links.

نویسندگان

Skip Navigation Links.