دی ماهی ِ عزیز،به دنیا خوش آمدی...
*نمیدانم کجا خواندم که می گفت؛
آدم نباید مث شقایق باشه که همه جاییه و همه جا داغ دلش رو به همه نمایان می کنه،لاله خوبه که کمیابه و هر جایی سبز نمیشه واونقدر توداره که کسی نمیتونه سوختگیِ سینه اش و به آسونی وبا چشم ظاهر تماشا کنه!
همین...
*دیگر صدای من به صدایت نمی رسد
یکریز میدود - و - به پایت نمی رسد
چشم انتظار معجزه بودم ببینم ات
دستان کوچکم به دعایت نمی رسد
دستی که روی شانه ی من باد کرده است
هرگز به گیسوان رهایت نمی رسد
حالا در این قفس،نفس ام را شماره کن
از لای میله ها که هوایت نمی رسد!
#
دیشب شنیده ام که شدی بنده ی کسی
افسوس دست من به خدایت نمی رسد...